مردی با لباس و کفشهای گران قیمت به دیواری خیره شده بود و می گریست.
نزدیکش شدم
به نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم ،
نوشته شده بود:
" این هم میگذرد "
علت را پرسیدم
گفت : این دست خط من است.
چند سال پیش و در این نقطه دست فروشی میکردم..........
حال صاحب چندین کارخانه ام.
پرسیدم : پس چرا دوباره به اینجا برگشتی؟
گفت : آمدم تا باز بنویسم
" این هم میگذرد "
گر به دولت برسی
مست نگردی مردی
گر به ذلت برسی
پست نگردی مردی
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :