درباره

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ جهت آشنایی با اهل بیت(ع) می باشد و شعر هایی از کتاب «از خدا تا خدا» که نوشته خودم است در اینجا قابل رویت است
منوی اصلی
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 49
بازدید ماه : 36
بازدید کل : 52243
تعداد مطالب : 573
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی بیست تولز









اين آيات دوازده صفت از صفات ويژه آنان را بيان مى‏كند كه بعضى به جنبه‏هاى اعتقادى ارتباط دارند، و برخى اخلاقى، و پاره‏اى اجتماعى، قسمتى جنبه فردى دارد و بخش ديگرى جمعى است، و رويهم رفته مجموعه‏اى است از والاترين ارزشهاى انسانى.
نخستين توصيفى كه از" عِبادُ الرَّحْمنِ" شده است، نفى كبر و غرور و خودخواهى است‏
دومين وصف آنها حلم و بردبارى است
در دومين آيه به سومين ويژگى آنها كه عبادت خالصانه پروردگار است پرداخته مى‏گويد" آنها كسانى هستند كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‏كنند
چهارمين صفت ويژه آنان خوف و ترس از مجازات و كيفر الهى است:" آنها كسانى هستند كه پيوسته مى‏گويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان كه عذابش سخت و شديد و پر دوام است"
پنجمين صفت ممتاز" عباد الرحمن" اعتدال‏
و دورى از هر گونه افراط و تفريط در كارها مخصوصا در مساله انفاق است
ششمين ويژگى" عباد الرحمن" كه در آيات مورد بحث آمده توحيد خالص است كه آنها را از هر گونه شرك و دوگانه و يا چند گانه پرستى دور مى‏سازد
هفتمين صفت، پاكى آنها از آلودگى به خون بيگناهان است:" آنها هرگز انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق، به قتل نمى‏رسانند
هشتمين وصف آنها اين است كه: دامان عفتشان هرگز آلوده نمى‏شود
نهمين صفت برجسته آنان احترام و حفظ حقوق ديگران است" آنها كسانى هستند كه هرگز شهادت به باطل نمى‏دهند
دهمين توصيف اين گروه از بندگان خاص خدا، داشتن چشم بينا، و گوش شنوا به هنگام برخورد با آيات پروردگار است، مى‏فرمايد:" آنها كسانى هستند كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنها ياد آورى شود كر و كور روى آن نمى‏افتند
يازدهمين ويژگى اين مؤمنان راستين آن است كه توجه خاصى به تربيت فرزند و خانواده خويش دارند و براى خود در برابر آنها مسئوليت فوق العاده‏اى قائلند" آنها پيوسته از درگاه خدا مى‏خواهند و مى‏گويند پروردگارا از همسران و فرزندان ما كسانى قرار ده كه مايه روشنى چشم ما گردد
و بالآخره دوازدهمين وصف برجسته اين بندگان خالص خدا كه از يك نظر مهمترين اين اوصاف است اينكه آنها هرگز به اين قانع نيستند كه خود راه حق را بسپرند بلكه همتشان آن چنان والا است كه مى‏خواهند امام و پيشواى جمعيت مؤمنان باشند و ديگران را نيز به اين راه دعوت كنند.( تفسير نمونه، ج‏15، ص: 150)
خدايا ما را نيز از اين افراد قرار بده آمين

 




برچسب ها :

فضیلت و خواص سوره غافر
 
غافر و نام های دیگرش «مؤمن، الطول» 1، چهلمین سوره قرآن كریم سوره غافر است كه مكی  و 85 آیه دارد.نام دیگر این سوره مؤمن است.
در فضیلت این سوره از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است: هر كس سوره غافر را قرائت كند روح همه پیامبران و صدیقان و مؤمنان بر او درود فرستاده و نزد خداوند برایش طلب آمرزش می كنند. 2
ایشان در ضمن بیان چگونگی سفر روحانی خود به عوالم دیگر فرمودند: فرشتگان حمل كننده عرش را دیدم كه سوره غافر را تلاوت می كنند. 3
در كلامی از امام صادق علیه السلام نیز آمده است: هر كس سوره غافر را هر شب قرائت نماید خداوند گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد و اورا همراه تقوا قرار داده و آخرتش را بهتر از دنیایش می كند. 4
در تفسیر البرهان به نقل از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم آمده: هر كه سوره غافر را تلاوت نمایی در حال در روز قیامت وارد می شود كه خداوند امیدش را قطع نكرده است و آنچه را كه بیم داران از خود در دنیا عطا كرده است به او عطا می كند...5
 
آثار و بركات سوره
 1) زیاد شدن خیرات
هر كس این سوره را بنویسد و بر دیوار باغ خود بیاویزد سرسبز و پر محصول خواهد شد و اگر نوشته اش را در مغازه و محل كسب بیاویزند خیرات و خرید و فروش در آن زیاد می شود. 6
از امام صادق علیه السلام نیز روایتی نقل شده كه می فرماید: هر كس این سوره را در شب بنویسد و در باغی قرار دهد بركات آن زیاد می شود و موجب سرسبزی و زیبایی و خوبی آن می شود و اگر بر دیوار مغازه ای آویخته شود، خرید و فروش زیاد در آن صورت می گیرد و اگر برای بیماری نوشته شود بیماری اش برطرف می شود. 7
 
2) درمان دمل چركین
 امام صادق علیه السلام فرموده اند: اگر سوره غافر را بنویسند و شخصی كه دمل های چركین در بدن داشته باشد بیماری اش برطرف می شود...8
3) دور شدن ناخوشایندی ها
 پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم: قرائت آیات 3-1 سوره غافر و «آیه الكرسی»، و سوره «حمد» موجب دور شدن ناخوشایندی ها و آفت ها و بلاهاست.
 




برچسب ها :

 روزهایمان از پی هم می گذرد ،مایی که مذهبمان شیعه است،مایی که اعتقاد به وجود ائمه ای داریم که خلیفه و جانشین خداوند در زمینند،مایی که دوازده امام داریم و می گوییم دوازدهمین اماممان زنده است،نه چونان ما که او انسان کامل بر روی زمین و بنده معصوم و مطیع خداست،ثبات عالم به وجود اوست،همه به طفیل آن بنده کامل روزی می خوریم ولی، باز قصه قصه بی معرفتی و بی وفایی است...روزهایمان از پی هم می گذرد ،مایی که مذهبمان شیعه است،مایی که اعتقاد به وجود ائمه ای داریم که خلیفه و جانشین خداوند در زمینند،مایی که دوازده امام داریم و می گوییم دوازدهمین اماممان زنده است،نه چونان ما که او انسان کامل بر روی زمین و بنده معصوم و مطیع خداست،ثبات عالم به وجود اوست،همه به طفیل آن بنده کامل روزی می خوریم ولی، باز قصه قصه بی معرفتی و بی وفایی است...

او باب رسیدن به خداست و قرآن می گوید : وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا1 ، از درب ها وارد خانه شوید؛به راستی اگر او امام ماست پس ما ماموم اوییم و ماموم باید عملش به مانند امام و متکی و پیرو او باشد اما تو بگو کیست او که من مانند او باشم؟!

اهمیت معرفت امام زمان صلوات الله علیه

اهمیت معرفت و شناخت امام زمان در مذهب ما به اهمیت اصل ایمان است از آنجا که نه یک حدیث بلکه بابی در احادیث ماست که کسی که بمیرد در حالی که امام زمان نشناس باشد به دین اسلام نمرده است بلکه چونان جاهلیت قبل از اسلام دچار انحراف و تباهی و بدآئینی بوده است.

 

آیا با امام زمان ارتباط دارید؟

امام باقر در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران می فرمایند : رابطوا امامکم المنتظر2 ،با امام زمانتان رابطه داشته باشید ، حضرت آیت الله بهجت رحمة الله علیه در این رابطه می فرمایند: تا رابطه ما با ولیّ امر، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد.و قوّت رابطه ما با ولیّ امر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم در اصلاح نفس است.
 
باز باید از خودم بپرسم از قصه معرفت که بگذریم،چقدر امام زمان خود را یاد می کنیم که این از حداقل هاست امام زمان در کلامی می فرمایند: انا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم3 ، ما شما را فراموش نمی کنیم! ؛ محبت او که مظهر مهر خدای رحمان است ما را فرا گرفته اما در کدامین کوچه غفلت در این دنیای رنگ و ریا و بی وفایی گیر کرده ایم که یادی از او نمی کنیم،همان یادی که البته باب لطف و توجه خدا به ماست.
 
یکی از دستور العمل های ارتباط با امام زمان این است که برای فرج او که فرج عالم است دعا کنیم البته باز باید یادآور شوم که در این روزگار آخرالزمان یاد کردن و دعا کردن برای آن آئینه حسن حضرت پروردگار خود نعمت و رزقی بزرگ است که باز چگونه توان از عهده شکر آن بر آمد؟؛
 
قال المَهدي(عج): «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏»4
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید ،زیرا همین موجب فرج و گشایش شماست .
 
یاد او باب گشایش است و دعای برای فرج او اول درهای رحمت خداوند را به روی خود ما باز می کند که این عمل خود از کمترین وظایف شیعیان آن امام منتظر در قبال حضرت است.
 
خیلی از ما بیشترین دعایی که گاهی برای امام زمان می خوانیم همین دعای "اللهم کن لولیک" است که دعای برای سلامتی حضرت است اما قدر همین دعا را هم نمی دانیم ،او گوش شنوا و چشم بینای خداوند است ،او همان مهربانی است که ما در این دوران سخت دستور داریم در خانه او برویم و از او استمداد بجوییم، این دعا ها بهانه است تا باز نام مهدی بر زبان ما جاری شود تا باز تابلوی نجات در این دوران جلوی چشممان بیاید ، پدر معنوی ما اوست ،همان پدری که چون یعقوب نبی برای فرزندان گنهکار خود استغفار می کند؛ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ5 ؛ ای پدر برای گناهان ما طلب آمرزش کن که ما خطاکار بوده ايم.

 

آیا دوست داریم امام زمان برای ما دعا کنند؟

آیا دوست داریم که مشمول دعای مستجاب امام زمان شویم؟ آیا این اراده و همت و البته اعتقاد را داریم که امام زمان برای ما و زندگی و خانواده ما دعا کنند؟ راهش دل دادن به مهدی و دعا برای اوست از جمله دلایلی که علما برای اینکه امام زمان هر کس که ایشان را یاد و دعا کند ،دعا می فرمایند ،روایت زیر است:
 
 مرحوم راوندي در کتاب الخرائج نقل مي کند: گروهي از اهل اصفهان ـ از جمله ابو عباس احمد بن نصر وابو جعفر محمد بن علويه ـ برایم نقل کرده اند: در اصفهان مردي شيعه به نام عبدالرحمان بود، از او سئوال کردند: علت اينکه امامت امام علي النقي (عليه السلام) را پذيرفتي و دنبال فرد ديگري نرفتي چيست؟
 
گفت: جرياني از آن حضرت ديدم که قبول امامت آن حضرت را بر من لازم نمود. من مردي فقير اما زباندار وپر جرأت بودم به همين جهت در سالي از سالها اهل اصفهان من را برگزيدند تا با گروهي ديگر براي دادخواهي به دربار متوکل برويم. ما رفتيم تا به بغداد رسيديم هنگامي که در بيرون دربار بودم خبر به رسيد که دستور داده شده امام علي النّقي را احضار کنند،بعد حضرتش را آوردند.
 
 من به يکي از حاضرين گفتم: اين شخص که او را احضار کردند کيست؟ گفت: او مردي علوي وامام رافضي ها ست سپس گفت: به نظرم مي رسد که متوکل مي خواهد او را بکشد، گفتم: از جاي خود تکان نمي خورم تا اين مرد را بنگرم که چگونه شخصي است؟
 
او گفت: حضرت در حالي که سوار بر اسب بودند تشريف آوردند ومردم در دو طرف او صف کشيدند واو را نظاره مي کردند. چون چشمانم به جمالش افتاد محبت او در دلم جاي گرفت و در دل شروع کردم به دعا کردن براي او که خداوند شرّ متوکل را از حضرتش دور گرداند.
 
 حضرت در ميان مردم حرکت مي کرد و به يال اسب خود مي نگريست نه به راست نگاه مي کرد ونه به چپ، من نيز دعا براي حضرتش را در دلم تکرار مي کردم.
 
چون در برابرم رسيد رو به من کرد وفرمود:
 
 استجاب الله دعاک، وطوّل عمرک وکثّر مالک وولدک.
 
 يعني: خداي دعاى تو را مستجاب کند. وعمر تو را طولاني ومال وفرزند تو را زياد گرداند.
 
 از هيبت و وقار او بدنم لرزيد ودر ميان دوستانم به زمين افتادم.
 
 دوستانم از من پرسيدند، چه شد؟
 
 گفتم خير است وجريان را به کسي نگفتم.
 
 پس از آن به اصفهان بازگشتيم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت درهايي از مال وثروت را براي من باز کرد تا جايي که اگر همين امروز درب خانه ام را ببندم قيمت اموالي که در آن دارم معادل هزاران هزار درهم است واين غير از اموالي است که در خارج خانه دارم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت ده فرزند به من عنايت فرمود.
 
 ببينيد که چگونه مولاي ما امام علي نقي (عليه السلام) دعاى آن شخص را به خاطر نيکي او جبران وتلافي نمود. براي او دعا فرمود با اينکه از مؤمنان نبود. آيا گمان مي کنيد که اگر در حق مولاي ما صاحب الزمان ارواحنا فداه دعا کنيد شما را با دعاى خير ياد نمي کند با اينکه شما از مؤمنان هستيد؟6
 
..................................................................................................
پی نوشت:
1-سوره بقرة/آیه/189
 2-تفسیر برهان جلد۱صفحه۳۳۴
 3-بحار الانوار علامه مجلسی، ج 53، ص 175
 4-بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31
5-سوره یوسف/آیه97
 6-مکیال المکارم: 1 / 333




برچسب ها :

«اَلَّذین یُومِنُونَ بِالغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وِ مِمّا رَزَقْناهُم یُنفِقُونَ»

«کسانی که به جهان غیب ایمان آرند نماز را به پا می دارند و از هر چه روزیشان کردیم، انفاق می کنند.»

«وَ أَقیِمُوا الصَّلوةَ وَ ءَاتُوا الزَّکوةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعینَ»

«نماز را به پای دارید و زکات بدهید و با خداپرستان حق را پرستش کنید.»

«وَ استَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلوةِ وَ اِنّها لَکَبیرَةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ.»

«از خداوند با صبر و نماز یاری بجویید و صبر و نماز به غیر از خاشعان بر دیگران دشوار است.»

«وَ قولُوا لِلنّاسِ حُسنا وَ أقیمُوا الصَّلوة وَ ءَاتُو الزَّکوةَ»

«به زبان خوش با مردم تکلّم کنید و نماز را به پای دارید و زکات مال خود را بدهید.»

«وَ أَقیمُوا الصَّلوةَ وَ ءَاتُوا الزَّکوةَ وَ ما تُقَدِّموا لِأنفُسِکُم مِنْ خَیرٍ تَجِدوهُ عندَاللهِ»

نماز را به پای دارید و زکات بدهید و بدانید آنچه برای خود پیش می فرستید، در نزد خدا خواهید یافت.»

«وَ إذ جَعَلْنا البَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ... مِن مَقامِ ابراهیمَ مُصَلّی... وَالعاکفینَ وَ الرُّکَعِّ السُّجُودِ»

«به یاد آر هنگامی که قرار دادیم خانه کعبه را محل امن و دستور داده شد که مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید و از ابراهیم و فرزندش اسماعیل پیمان گرفتیم که حرم خدا را از هر پلیدی پاکیزه دارید برای این که اهل ایمان به طواف و اعتکاف حرم بیایند و در آن نماز و طاعت خدا به جای آرند.»

«وَ أَقامَ الصَّلوةَ وَ ءَاتی الزَّکوةَ وَالمُوفُونَ بِعهدِهِم اذا عاهَدُوا»

«[نیکوکار کسی است که]...نماز را بپا دارد و زکات بپردازد و [نیز کسانی که [هنگامی که عهد می بندند به عهدشان وفا می کنند».

«حافظُوا عَلَی الصَّلواتِ والصّلاةِ الوسْطی و قُوموا لِلّهِ قانتین»

«بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه برای خدا به پا خیزید.»

«اِنَّ الَذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلوةَ لَهُمْ أَجْرُهُم عِندَ رَبِّهم وَ لا خَوفٌ علیهِم وَ لا هُم یَحزَنُونَ»

«همانا آنان که اهل ایمان و نیکوکارند و نماز به پا دارند، آنان نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهند داشت و هرگز ترس از [آینده] و اندوه [از گذشته] نخواهند داشت.»

«فَاِذا قَضیتُمُ الصَلاةَ فَاذکُروا اللّهَ قیاما و قُعُودا و عَلی جُنُوبِکُمْ فاذا اطمأننتم فاقیموا الصلوة اِنَّ الصَّلوةَ کانَتْ علی المؤمنین کِتابا مَوقوتا»

«پس چون نماز به جای می آورید، خدا را در همه حال ایستاده، نشسته و به پهلو خفته یاد کنید و هر گاه آسوده خاطر شدید، نماز را به طور کامل برپا دارید که نماز به وقت های معین بر مؤمنان مقرّر شده است.»

«ربِّ اجْعَلنی مُقیمَ الصّلاةِ وَ مِنْ ذُرّیَّتی رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاء»

«پروردگارا! مرا بر پا دارنده نماز قرار ده و فرزندان مرا نیز، پروردگارا! دعای مرا بپذیر.»

«وَ کانَ یَأمُرُ أهلَهُ بِالصَّلاةَ وَ الزَکاةِ وَ کانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضیّا»

«اسماعیل کسان خود را به نماز و زکات فرمان می داد و نزد پروردگارش پسندیده بود.»

«واَوْصانِی بِالصلوةِ وَالزکاة مادُمْتُ حِیّاً»

«عیسی گفت که پروردگار مرا به نماز و زکات تا زنده ام سفارش کرد.»

«اُتْلُ ما اُوحِیَ الیک مِنَ الکِتابِ وَ أقِمِ الصَّلاةَ ان الصلوة تَنْهی عَنِ الْفَحشاءِ والمُنکَرِ وَ لَذِکْرُ اللّهِ اکبَرُ وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تَصنَعُونَ»

«آن چه را که از کتاب به تو وحی شده است بخوان و نماز را بر پا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و به یقین یاد خدا از هر عبادتی بالاتر است و خدا می داند چه می کنید؟»

«قَدْ اَفْلَحَ المؤمِنُونَ الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِم خاشِعُونَ»

«به راستی که مؤمنان رستگار شدند، همانان که در نمازشان خاشع اند.»

«فَنادَتُه المَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی المِحْرابِ»

«پس زکریا را فرشتگان ندا کردند هنگامی که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود.»

«یا مَریَمُ اُقْنُتی لِرَّبِکِ وَاسْجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرّاکِعینَ.»

«ای مریم! فرمان بردار خدا باش و نماز را با اهل طاعت به جای آر.»

«اُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتلُونَ آیاتِ اللّهِ آناءَ اللَّیلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ.»

«طایفه ای از اهل کتاب در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغول هستند.»

«یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا لا تَقَرُبوا الصَّلاةَ وَ اَنتُم سُکاری حَتّی تَعلَموا ما تَقُولُونَ.»

«ای کسانی که ایمان آورده اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا آن زمان که [از مستی بیرون آیید و] بدانید چه می گویید؟»

«الّذینَ اِنْ مَکنّاهم فی الارض اقاموا الصَّلوة و ءاتُوا الزَّکوة»

«مؤمنان کسانی اند که اگر در زمین قدرت و مکنت دهیم شان نماز به پا می دارند و زکات می دهند.»

«رَبَّنا انی اَسْکَنْتُ مِنْ ذُریَّتی بِوادٍ غیرِ ذی ذرعٍ رَبَّنا لیقیموا الصَّلوة.»

«پروردگارا! من فرزندانم را در سرزمینی بی آب و علف ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند.»

«اِنَّما یَعمر مساجِدَ اللّهِ مَن آمَنَ بِاللّهِ والیَومِ الآخِر و اَقام الصَّلوة.»

«تنها کسانی مساجد خدا را آباد می کنند که ایمان به خدا و روز قیامت داشته و نماز را به پا می دارد.»

«قُل اِنَّ صَلاتی و نُسُکی و مَحیایَ و مَماتی للّهِ ربِّ العالَمین.»

«بگو: در حقیقت نماز من و سایر عبادات من و زندگی و مرگ من، برای خدا، پروردگار جهانیان است».

«فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلْفَ اَضاعُواالصلوة واتَّبَعُوا الشَّهَوات.»

«امّا پس از آنان فرزندان ناشایسته است روی کارآمدند که نماز را تباه کردند.»

«فَإنْ تابُوا و اقامُوا الصَّلوةَ و آتوا الزَکوة فَاخوانُکم فی الدین»

«اگر توبه کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند برادر دینی شما هستند.»

«وَ الذّینَ یُمَسِّکُونَ بِالکِتابِ وَ اقامُوا الصَّلوةَ اِنّا لا نُضیعُ اَجرَ المُصلِحینَ.»

« خدا پاداش کسانی را که به قرآن چنگ می زنند و نماز را به پا می دارند، ضایع نمی کند.»




برچسب ها :

اولین چیزی که خدا اراده کرد بیافریند محبت است(همه چیز مخلوق است غیر از محبت

 

·        

 

کسی که دوست محمد و علی و فاطمه و فرزندانشان است(ع) محبتش او را به مقصد می رساند.

 

 

·         محبت کارش تغییر دادن و رنگ زدن است،مگر نمیبینی آن کسی که دوستش داری،اخلاق و رفتار تو را عوض کرده و تو مانند او شده ای؟موالیان ما،ما را با محبت خود رنگ الهی می زنند.

 

 

·         تمام اعضای بدن انسان و حتی فکر انسان مغلوب دل است،دل سلطان بدن است،هر جا دل رفت فکر و دست و پا هم همانجا می رود.

 

 

·         برای آنکهدلت نزد خدا برود چیزی را که دوست داری در راه خدا بده دلت هم همراه آن به نزد خدا می رود،هرکس با محبوب خود محشور می شود.

اگر در دنیا خودت را مهمان بدانی و خدا را میزبان ، همه ی غصه هامی رود . چون هزار غصه به دل میزبان است که دل مهمان از یکی از آنها هم خبر ندارد




برچسب ها :

ا) «لَا تُمَارِ فَیَذْهَبَ بَهَاؤُکَ وَ لَا تُمَازِحْ فَیُجْتَرَأَ عَلَیْک‏؛
جدال مکن که احترامت از بین مى‏رود . شوخى مکن که بر تو گستاخ مى‏شوند.»
ب) «مَنْ رَضِیَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللَّهُ وَ مَلَائِکَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّى یَقُوم‏؛
هر که به پایین‏نشینى در مجلس رضایت دهد، خدا و فرشتگان پیوسته بر او رحمت فرستند تا برخیزد.»
ج) «مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِی لَا تُغْفَرُ لَیْتَنِی لَا أُؤَاخَذُ إِلَّا بِهَذَا ثُمَّ قَالَ (ع) الْإِشْرَاکُ فِی النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ عَلَى الْمِسْحِ الْأَسْوَدِ فِی اللَّیْلَةِ الْمُظْلِمَة؛
از گناهانى که مورد بخشش قرار نگیرد، یکى این است که گناهکار بگوید: کاش جز به خاطر این گناه بازخواست نگردم. سپس امام حسن عسگرى علیه السّلام فرمود: شرک‏ورزیدن مردم، نامحسوس‏تر از حرکت مورچه بر روى گلیمى سیاه در شب تاریک است!»
د) «لَیْسَتِ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصِّیَامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ فِی أَمْرِ اللَّه‏؛
عبادت به بسیار روزه گرفتن و نماز خواندن نیست. عبادت بسیار اندیشه‏ورزى در امر خداست.»
هـ) «أَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ أَعْبَدُ النَّاسِ مَنْ أَقَامَ عَلَى الْفَرَائِضِ أَزْهَدُ النَّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرَامَ أَشَدُّ النَّاسِ اجْتِهَاداً مَنْ تَرَکَ الذُّنُوب‏؛
پارساترین مردم کسى است که در هنگام شبهه درنگ نماید. عابدترین مردم کسى است که واجبات را به جاى آورد. زاهدترین مردم کسى است که از حرام دست بردارد .سخت‏کوش‏ترین مردم کسى است که گناهان را وانهد.»

پی نوشت :
1.تحف العقول ، ص: 486




برچسب ها :

«انى تارك فیكم الثقلین كتاب اللّه و عترتى ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا فانّما لن یفترقا حتى یردا على الحوض» (جامع احادیث الشیعه 1/ 63)

1- قرآن و عترت دو یادگار و امانت ارزشمند پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هستند. ثقل (بکسر) سنگین و (بفتح) شی‌ء نفیس و با ارزش.

2- این دو از یکدیگر جداشدنی نیستند و تا دامنه قیامت در کنار یکدیگرند از جمله (حتی یردا علی الحوض) ابدیّت هر دو استفاده می‌شود.

3- جمله (لن یفترقا) دلالت بر ثبوت تلازم هر دو در سعادت انسان دارد کتابی که می‌خواهد پاسخگوی نیاز مردم باشد بدون معلّم و مفسّر نمی‌شود.

در ساده‌ترین کتاب ها انسان نیاز به راهنما دارد چه برسد به قرآن کریم وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ (آل عمران- 7)

4- از جمله (لن تضلوا ان اتبعتموهما) عصمت هر دو استفاده می‌شود چون اگر معصوم نباشند پیروی آن دو انسان را به گمراهی می‌کشاند با اینکه فرمود (لن تضلّوا)

5- قرآن و عترت هر دو مایه حیات بشر هستند و برای رهائی از گمراهی باید به هر دو تمسّک نمود. (ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا) بنابراین کسی که گفته (حسبنا کتاب الله) در گمراهی قرار دارد.

6- قرآن و عترت هر دو واسطه ارتباط و آشنائی انسان ها با خداوند هستند.

7- اگر قرآن، عظیم و بزرگ است ائمه علیهم السّلام نیز بزرگوارانی هستند که کسی دیگر با آنها قابل مقایسه نیست. ویژگی هایی که برای قرآن ملحوظ است مانند نور حق، ذکر، بیان و ... برای امامان نیز می‌توان در نظر گرفت.

8- اگر در فتنه‌ها و مشکلات باید به قرآن پناه برد؛ قال علی علیه السّلام: «اذا التبس علیكم الفتن فعلیكم بالقرآن» (کافی ج 2- 591) به هنگام بروز مشکلات باید به امامان علیهم السّلام ملتجی شد.

9- همان طوری که امامان شافع هستند، قرآن نیز شافع انسان هاست.

قال علی علیه السّلام: «فعلیكم بالقرآن فانه شافع مشفّع» (کافی ج 2- 598)

فضیلت و برتری انسان ها بر یکدیگر در امور مادّی به خاطر آن است که انسان ها یکدیگر را تسخیر کنند و خدمات متقابل داشته باشند.

قرآن کریم می‌فرماید: نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوة الدّنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتّخذ بعضهم بعضا سخریّا (زخرف- 32) نه اینکه اگر کسی دارای ثروت فراوانی بود تهیدستان را تحقیر و توهین کند

10- همان طوری که خداوند در کلامش بر بندگانش تجلی نمود- قال علی علیه السّلام: فتجلی سبحانه لهم فی کتابه من غیر ان تکونوا رأوه ... (نهج البلاغه خطبه 147) در امامان معصوم نیز اوصاف و کمالات الهی نیز تجلی کرده است.

11- قرآن و عترت پا به پای امت، ماندگار هستند و تا دامنه قیامت از همه برتر و بالاتر می‌باشد چون فرمود به اینها تمسّک کنید.

معنا ندارد کسی از اینها در کمالات بالاتر باشند بعد بگوید به اینها تمسّک کنید.

12- امامت منحصر به اهل بیت علیهم السّلام و کتاب سعادت ‌بخش منحصر به قرآن کریم است. زیرا خطاب (ان تمسکتم) مطلق است و هیچ فردی استثناء نشده است، پس هرکس ادعای امامت کند مأموم است نه امام.

13- تمسّک به این دو مایه نجات بشر است. «علیكم بكتاب اللّه فانه الحبل المتین و النجاة للمتعلق» (نهج البلاغه- خطبه 155)

قال رسول اللّه صلّی اللّه و علیه و آله: «مثل اهل بیتى كمثل سفینة نوح من ركبها نجى و من تخلف عنها هلك» (بحار- 23/ 105)

14- هر دو از جامعیت ویژه برخوردار هستند یعنی تمام وظایف شرعی و دینی را از قرآن و عترت می‌توان فرا گرفت و به تعبیر دیگر، ائمه معصومین علیهم السّلام و قرآن کریم مرجع صلاحیت ‌دار علمی معرفی شده‌اند و مسلط بر تمام احکام دینی هستند و غیر آنان این شایستگی را ندارند. لذا فرمود: «لا تعلّمونهم فانّهم اعلم منكم» (جامع احادیث الشیعه 1/ 63- 61)

15- پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: از هر دو درباره رفتار مردم با آنها سوال خواهند کرد و هر دو می‌توانند از دست امت به پیامبر شکایت ببرند




برچسب ها :

خداوندا امشب را اینگونه دعا میکنیم :
باشد که آرامش و عشق و صلح در تمامی کائناتت جاری شود
باشد که تندرستی و برکت و ایمان و مهر در وجود تک تک مخلوقاتت جاری شود
باشد که هر کجا بیماری هست هم اکنون سلامتی باشد
باشد که هر کجا اسیری چه در زندان بیرون و چه در زندان درون هست هم اکنون اراده ی تو او را آزاد سازد
باشد که دعادارانت به خیر و لطف تو هم اکنون دعایشان مستجاب شود …

.
.
پشت سر هر آنچه که دوستش می داری و تو برای اینکه معشوقت را از دست ندهی بهتر است بالاتر را نگاه نکنی زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد و او آنقدر بزرگ است که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند …
پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است
اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی
اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح
خدا چندان کاری به کارت ندارد
اجازه می دهد که عاشقی کنی
او فقط تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی اما هرچه که در عشق ثابت قدم تر شوی خدا با تو سختگیرتر می شود و هرقدر که در عاشقی عمیق تر شوی و پاکبازتر
و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر بیشتر باید از خدا بترسی زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند …
پشت سر هر معشوقی ، خدا ایستاده است و هر گامی که تو در عشق بر می داری خدا هم گامی در غیرت بر می دارد
تو عاشق تر می شوی و خدا غیورتر و آنگاه که گمان می کنی معشوق چه دست یافتنی است و وصل چه ممکن و عشق چه آسان خدا وارد کار می شود و خیالت را درهم می ریزد و معشوقت را درهم می کوبد
معشوقت هر کس که باشد و هرجا که باشد و هرقدر که باشد می شکند و تو ناامید می شوی و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است
ناامیدی از اینجا و آنجا
ناامیدی از این کس و آنکس
ناامیدی از این چیز و آن چیز
تو ناامید می شوی و گمان می کنی که عشق بیهوده ترین کارهاست
و برآنی که شکست خورده ای
و خیال می کنی که آن همه شور و آن همه ذوق
و آن همه عشق را تلف کرده ای
اما خوب که نگاه کنی می بینی حتی قطره ای از عشقت حتی قطره ای هم هدر نرفته است
خدا همه را جمع کرده و همه را برای خویش برداشته و به حساب خود گذاشته است
خدا به تو می گوید :
مگر نمی دانستی که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است ؟
تو برای من بود که این همه راه آمده ای
و برای من بود که این همه رنج برده ای
و برای من بود که این همه عشق ورزیده ای
پس به پاس این ، قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم و این ثروتی است که هیچکس ندارد تا به تو ارزانی اش کند
فردا اما تو باز عاشق می شوی تا عمیق تر شوی و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر تا بی نیازتر شوی و به او نزدیکتر …
و اما چه زیباست و چه باشکوه و چه شورانگیز
که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است …




برچسب ها :

بدترين دوست،‌ کسی است که براي او به رنج و زحمت افتي.حضرت علی(ع)

 نابود شد ، كسي كه ارزش خود را ندانست. حضرت علی(ع)

 هم نشين بي خرد مباش، كه كار زشت خود را زيبا جلوه داده، دوست دارد تو همانند او باشي. حضرت علی(ع)

 كار اندكي كه ادامه يابد، از كار بسياري كه از آن به ستوه آيي اميدوار كننده تر است. حضرت علی(ع)

 هنگامي كه توانايي فزوني يابد، شهوت كاستي گيرد. حضرت علی(ع)

 اي فرزند آدم ! خودت وصي مال خويش باش، امروز به گونه اي عمل كن كه دوست داري پس از مرگت عمل كنند.  حضرت علی(ع)

 تندخويي بي مورد نوعي ديوانگي است، زيرا كه تندخو پشيمان مي شود، و اگر پشيمان نشد، پس ديوانگي او پايدار است.حضرت علی(ع)

 هر گاه تهيدست شديد با صدقه دادن، با خدا تجارت كنيد.حضرت علی(ع)

 وفاداري با خيانت كاران نزد خدا نوعي خيانت، و خيانت به خيانت كاران نزد خدا وفاداري است. حضرت علی(ع)

 اي فرزند آدم ! اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده، از عمر تو باشد خدا روزي تو را خواهد رساند. حضرت علی(ع)

 هر گاه مستحبات به واجبات زيان رساند آن را ترك كنيد. حضرت علی(ع)

 جاهلان شما پر تلاش، و آگاهان شما تن پرور و كوتاهي ورزند ! .حضرت علی(ع)

 هر گاه خدا بخواهد بنده اي را خوار كند، دانش را از او دور سازد.  حضرت علی(ع)

  مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستي مادرش نمي توان سرزنش كرد. حضرت علی(ع)

  از نافرماني خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داوري كند. حضرت علی(ع)

 بي نيازي از عذرخواهي، گرامي تر از عذر راستين است.حضرت علی(ع)

 براي هر كسي در مال او دو شريك است: وارث، و حوادث. حضرت علی(ع)

 برترين بي نيازي و دارايي، نااميدي است از آنچه در دست مردم است. حضرت علی(ع)

 ستودن بيش از آن چه كه سزاوار است نوعي چاپلوسي، و كمتر از آن،‌ درماندگي يا حسادت است. حضرت علی(ع)

 سخت ترين گناه آنكه گناهكاران را كوچك بشمارد.حضرت علی(ع)

  از حرام دنيا چشم پوش، تا خدا زشتي هاي آن ر ا به تو نماياند، و غافل مباش كه لحظه اي از تو غفلت نشود. حضرت علی(ع)

 سخن بگوييد تا شناخته شويد، زيرا كه انسان در زير زبان خود پنهان است. حضرت علی(ع)

 بسا سخن كه از حملة مسلحانه كارگر تر است.حضرت علی(ع)

 خدا از مردم نادان عهد نگرفت كه بياموزند، تا آنكه از دانايان عهد گرفت كه آموزش دهند.حضرت علی(ع)

 سخت ترين گناهان، گناهي است كه گناهكار آن را سبك شمارد.حضرت علی(ع)

 دو گرسنه هرگز سير نشوند: جويندة علم و جويندة مال.حضرت علی(ع)

 چيز اندك كه با اشتياق تداوم يابد، بهتر از فراواني است كه رنج آور باشد.حضرت علی(ع)

 خدا عقل را به انساني نداد جز آن كه روزي او را با كمك عقل نجات بخشيد. حضرت علی(ع)

  هر كس با حق در افتاد نابود شد. حضرت علی(ع)

 قلب، كتاب چشم است. (آنچه چشم بنگرد در قلب نشيند.) حضرت علی(ع)

 تقوا در رأس همة ارزش هاي اخلاقي است.  حضرت علی(ع)

 با آن كس كه تو را سخن آموخت به درشتي سخن مگو، و با كسي كه راه نيكو سخن گفتن به تو آموخت، لاف بلاغت مزن. حضرت علی(ع)

 در تربيت خويش تو را بس كه از آنچه بر ديگران نمي پسندي دوري كني. حضرت علی(ع)

با مردم آنگونه معاشرت كنيد، كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوي شما آيند.حضرت علی(ع)

 اگر بر دشمنت دست يافتي، بخشيدن او را شكرانة پيروزي قرار ده. حضرت علی(ع)

 ناتوان ترين مردم كسي است كه در دوست يابي ناتوان است، و از او ناتوان تر آن كه دوستان خود را از دست بدهد. حضرت علی(ع)

 چون نشانه هاي نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسي نعمت ها را از خود دور نسازيد. حضرت علی(ع)

 از كفارة گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن، و آرام كردن مصيبت ديدگان است. حضرت علی(ع)

 اي فرزند آدم ! زماني كه خدا را مي بيني كه انواع نعمت ها را به تو مي رساند تو در حالي كه معصيت كاري، بترس.حضرت علی(ع)

 بخشنده باش اما زياده روي نكن، در زندگي حسابگر باش اما سخت گير مباش. حضرت علی(ع)

 عمل مستحب انسان را به خدا نزديك نمي گرداند اگر به واجب زيان رساند. حضرت علی(ع) 

 خوشا به حال كسي كه به ياد معاد باشد، براي حسابرسي قيامت كار كند، با قناعت زندگي كند، و از خدا راضي باشد.حضرت علی(ع)

 گناهي كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكي است كه تو را به خود پسندي وا دارد. حضرت علی(ع)

  هيچ ثروتي چون عقل، و هيچ فقري چون ناداني نيست. هيچ ارثي چون ادب، و هيچ پشتيباني چون مشورت نيست. حضرت علی(ع)

 ثروت، ريشة شهوت هاست. حضرت علی(ع)

 از بخشش اندك شرم مدار كه محروم كردن، از آن كمتر است. حضرت علی(ع)

 ارزش هر كس به مقدار دانايي و تخصص اوست. حضرت علی(ع)

 بي ارزش ترين دانش، دانشي است كه بر سر زبان است، و برترين علم، علمي است كه در اعضا و جوارح آشكار است. حضرت علی(ع)

 عفت ورزيدن زينت فقر و شكر گذاري زينت بي نيازي است.حضرت علی(ع)

 خوابيدن همراه با يقين، برتر از نماز گذاردن با شك و ترديد است. حضرت علی(ع)

 مردم براي اصلاح دنيا چيزي از دين را ترك نمي گويند، جز آنكه خدا آنان را به چيزي زيانبار تر دچار خواهد ساخت. حضرت علی(ع)

 چقدر فاصلة بين دو عمل دور است، عملي كه لذتش مي رود و كيفر آن مي ماند و عملي كه رنج آن مي گذرد و پاداش آن ماندگار است.حضرت علی(ع)

 اگر به آنچه كه مي خواستي نرسيدي، از آنچه هستي نگران مباش. حضرت علی(ع)

 دوست، دوست نيست مگر آنكه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتاري، آن هنگام كه حضور ندارد، و پس از مرگ. حضرت علی(ع)

 نماز موجب نزديكي هر پارسايي به خداست، و حج جهاد هر ناتوان است. هر چيزي زكاتي دارد، و زكات تن، روزه، و جهاد زن، نيكو شوهر داري است. حضرت علی(ع)

  روزي را با صدقه دادن فرود آوريد.حضرت علی(ع)

 آنكه پاداش الهي را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است. حضرت علی(ع)

 برادرت را با احساني كه در حق او مي كني سرزنش كن، و شر او را با بخشش بازگردان.حضرت علی(ع)

 فقر، مرگ بزرگ است ! . حضرت علی(ع)

 اي فرزند آدم ! آنچه را كه بيش از نياز خود فراهم كنيد، براي ديگران اندوخته ايد.حضرت علی(ع)

 كسي كه درخت شخصيت او نرم و بي عيب باشد، شاخ و برگش فراوان است.  حضرت علی(ع)

 حسادت بر دوست، از آفات دوستي است. حضرت علی(ع)

 داوري با گمان بر افراد مورد اطمينان، دور از عدالت است.  حضرت علی(ع)

 بدترين توشه براي قيامت، ستم بر بندگان است.  حضرت علی(ع)

 خود را به بي خبري نماياندن از بهترين كارهاي بزرگان است. حضرت علی(ع)

 آن كس كه لباس حيا بپوشد كسي عيب او را نبيند.حضرت علی(ع)

 ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان، و عمل با اعضا و جوارح استوار است.  حضرت علی(ع)

 سنگ غصبي در بناي خانه، ماية ويران شدن آن است. حضرت علی(ع)

 هر چند اندك؛ و ميان خود و خدا پرده اي قرار ده هر چند نازك ! . حضرت علی(ع)

 خدا را در هر نعمتي حقي است، هر كس آن را بپردازد، فزوني يابد، و آن كس كه نپردازد و كوتاهي كند، در خطر نابودي قرار گيرد. حضرت علی(ع)




برچسب ها :

شما رهبر ارکستر سمفونیک افكار و احساسات خويشيد. نبايد گامهاي خود را با صداي طبل و شيپور ديگران هماهنگ كنيد. گوش به نواي درون خود بسپاريد. نواهايي كه از درونتان بر ميخيزد را هدايت كنيد. الهی قمشه ای

 

ما موجودات خاكي نيستيم كه به بهشت مي رويم. ما موجودات بهشتي هستيم كه از خاك سر بر آورده ايم. الهی قمشه ای

 

تنها مانع موجود بر سر شادماني و نشاط، اعتقاد شما به وجود مانع بر اين راه است. به همين دليل راه را اشتباه مي رويد و گرفتار مشكل مي شويد. الهی قمشه ای

 

وقتی یک دانه ی گیاه میکاری، هزاران هزار دانه میشود، همه اش برای تو.وقتی یک گل به کسی میدهی، هزاران هزار گل از دیگران میگیری؟ می دانی عزیز ، تو روی گنج داری زندگی میکنی و امیدوارم این را بدانی. الهی قمشه ای

 

سليمان باش و دستور بده. به خشمت بگو : برو اونطرف وايسا. برو و بر سر تكبرم خالي شو. به قهرت بگو: شما بفرماييد و بين من و جناب دروغ قهر برقرار كنيد. به ديو درونت قاطعانه بگو: نـــــــــه ، من غلام ِ تو نيستم. تو غلام مني. مانند سليمان مُـلك وجودت را فرمانروايي كن. الهی قمشه ای

 

خيلي خوب است كه انسان زيباييهاوخوبيهاراستايش كندوخوبيهاي مردم رابيان كند آنوقت اگراين ستايش براي خودحق باشد برمي گردد به حق ولي اگراين ستايش رابراي اين كردكه به يك چيز دني وحقيري برسد آنوقت اين ستايش مانع ميشود بين انسان وحق ونشانه دلبستگي به اين دنيا است. الهی قمشه ای

 

مشکل فرصتیست تا چیزی مسی در وجودت را به طلای ناب تبدیل کنی . الهی قمشه ای

 

کسی که بینایی را خلق کرده است، یقینا بیناست . یک کور نمی تواند بینایی را خلق کند. پس او تو را می بیند. از او کمک بخواه   الهی قمشه ای

 

انسانها معمولا ما را تشویق می کنند که به بهای از دست دادن کنجکاوی، احتیاط را بر گزینیم و به قیمت از دست دادن ماجراجویی ، به امنیت متوسل شویم، از مجهولات بپرهیزیم و پا به وادی ناشناخته ها نگذاریم. ولی به این حقیقت توجه کنیم که زندگی که در آن لذت کشف کردن نباشد، حتما طعمی امتحان شده دارد و تکراریست...بروید و عالمهای ناشناخته را در وادی علم، هنر و موسیقی کشف کنید و لذت ببرید . الهی قمشه ای

 

هیچ دعائی بالاترازاین نیست که خدا ما را از خودش دور نکندوهیچ دردی هم بالاترازدردهجران نیست .الهی قمشه ای

 

اگر می گویند ذکر کنید ، منظور این نیست که یک تسبیح دستمون بگیریم و بگوییم: یا الله ، یا رحمان ، یا رحیم و ... ،اسم ببریماینها ذکر نیست.  ذکر اینست که او در کل زندگی ما حضور داشته باشه.   اگر یک اسم خدا جمیل است، پس باید در معماریمان باشد، توی رفتارهایمان باشد، تو لباسمون باشد تو ظاهر و باطنمون باید باشد، تو صحبت کردنمون باید باشد.   کو جمیل!؟ که تو می گویی من ذاکرم!    هر کس ذاکر نباشد به اسماء الله زندگیش سخت می شود، معیشتش تنگ می شود . الهی قمشه ای

 

در زندگی مهم این  نیست که به ایده آل زندگی تان برسید بلکه مهم این است که در مسیر رسیدن به ایده آل زندگی تان حرکت کنید . الهی قمشه ای

 

احوال پرسي هاي ما بصورت تعارف درآمده و سريع تمام مي شود ولي وقتي مي گوييم حال تو چطوره؟ يعني واقعاً دلم مي خواهد بدانم و مي خواهم بيايم در زندگي تو و بدانم چه نيازي داري؟ ما اگر واقعا حال هم را بپرسيم خيلي ازمشكلات حل مي شود. الهی قمشه ای

 

آدم فقط وقتي گول مي خورد كه صاف نيست وگرنه نمي شودكه انسان فرق دروغ با راست رانفهمد چون دروغ خيلي طعم و بو و مزه اش با راست فرق مي كند

بوي كبر و بوي حرص و بوي آز درسخن گفتن بيايد چون پياز ،آنچان كه اگر شامه ظاهري ماسالم باشد بوي پياز را مي توانيم تشخيص دهيم

اگرشامه باطني ما هم سالم باشدمي توانيم تشخيص دهيم و مي توانيم اطلاعات رابگيريم . الهی قمشه ای

 




برچسب ها :


بدترين دروغ‌ها گمان بد به مردم بردن است. حضرت محمد (ص)

 

از نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق را از حق دار دریغ نمیدارد . حضرت محمد (ص)

 

هر گاه ديدى كه مؤمن خاموش و با وقار است به او نزديك شو زيرا كه او كلمات حكمت آميز گويد.حضرت محمد (ص)

 

هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

 

از رحمت الهی دور باد آن کسی که ثروتمندی را به علت مال و سرمایه اش تکریم و احترام نماید. حضرت محمد (ص)

 

ميان شما زمامداران بدى ميباشد پس هر كس گفتار آنان را تصديق كند و آنان را در ستم ‏هايشان همكارى و كمك نمايد از امت من نخواهد بود آن كس و من هم پيغمبر او نيستم و روز قيامت در حوض بر من وارد نخواهد شد. حضرت محمد (ص)

كسى كه چشم دوزد به آنچه از دنيا در دست مردم است اندوهش به درازا كشد و آنچه را خداوند برايش روزى ساخته بد شمارد و زندگى بر او ناگوار گردد. حضرت محمد (ص)

 

زينهار كه منازعه با مردم نكنيد كه كرامت را مي‌برد و مروّت را برطرف مي‌كند. حضرت محمد (ص)

 

كسي كه از خدا طلب خير مي‌كند حيران نمي‌شود و كسي كه در كارها با مردم مشورت مي‌كند پشيمان نمي‌شود. حضرت محمد (ص)

 

هر كس از شما در خوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیكتر است . حضرت محمد (ص)

 

بهترین كارها در پیش خدا نگهداری زبان است . حضرت محمد (ص)

 

آنكه در فرو بردن خشم از دیگران بیشتر است ، از همه كس دور اندیشتر است . حضرت محمد (ص)

 

برترین عبادت ها انتظار فرج است. حضرت محمد (ص)

نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

 

هیچ مونی حق ندارد خود را ذلیل و پست نماید. حضرت محمد (ص)

 

اهل بهشت بر چیزی از مالهای دنیا پشیمان نمیشوند ( حسرت نمیخورند ) مگر بر آن ساعتی که در دنیا بر آنان گذشت و به یاد خدا نبودند. حضرت محمد (ص)

 

در سه چیز براى امّت خود احساس خطر مى کنم: گمراهى، بعد از آن که هدایت و معرفت پیدا کرده باشند. گمراهى ها و لغزش هاى به وجود آمده از فتنه ها. مشتهیات شکم، و آرزوهاى نفسانى و شهوت پرستى. حضرت محمد (ص)

 

هر كس زبانش را نگهدارد خداوند بديهاى او را ميپوشاند و هر كس خشم خود را فرو برد خداوند از عذابش او را نگهدارد و هر كس از خدا پوزش طلب كند خدا هم از او ميپذيرد. حضرت محمد (ص)

بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد. حضرت محمد (ص)

دنیا زندان مومن و بهشت کافران است و مرگ پلی است که مومنان را به بهشت می رساند و کافران را به دوزخ . حضرت محمد (ص)




برچسب ها :

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:

اُحِبُّ الصِّبْیانَ لِخَمْسٍ : 

اَلاَْوَّلُ : اَنـَّهُمْ هُمُ الْبَکّاؤونَ ، 

وَالثّانى : یَتَمَرَّغونَبِالتُّرابِ 

وَالثّالِثُ : یَخْتَصِمونَ مِنْ غَیْرِ حِقْدٍ 

وَالرّابِـعُ : لا یَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَیئا 

وَالْخامِسُ :یُعَمِّرونَ ثُمَّ یُخَرِّبونَ ؛

کودکان را به خاطر پنج چیز دوست مى دارم: 

اول آنکه بسیار مى گِریند، 

دوم آنکه با خاک بازى مى کنند،

سوم آنکه دعوا کردن آنان همراه با کینه نیست؛ 

چهارم آنکه چیزى براى فردا ذخیره نمى کنند، 

پنجم آن که مى سازند و سپس، خراب مى کنند (دلبستگى ندارند) . 

مواعظ العددیّه، ص ۲۵۹


برگرفته از www.Morabbee.ir



برچسب ها :

برگرفته از آثار شهید مطهـری:

- تقوا، لازمه انسانیت است.

- معنویاتِ منهای خداشناسی، اعتبار ندارد.

- انسان باایمان، روحی مطمئن، اعصابی آرام و قلبی سالم دارد. …

- امور معنوی و روحانی، روح بشر را قانع می کند و به او رضایت خاطر و اطمینان می دهد.

- سختی ها و فشارها، وسیله ای است برای تکمیل و تهذیب بیشتر نفس و خالص شدن گوهر انسان.

- انسان کامل؛ یعنی انسانی که قهرمان همه ارزش های انسانی است.

- خدمت به خلق، مقدمه و زمینه برای ایمان است.

- توکل، تضمین الهی است، برای کسی که همیشه حامی و پشتیبان حق است.

- زهد ورزیدن، نوعی بی نیازی برای انسان ایجاد می کند.

- عبادت، آن گاه اثربخش است که جذب روح شود.

- هم فکری و تبادل نظر، یکی از اصول زندگی اهل ایمان و پیروان اسلام است.

- طبع عالَم، بر درستی و صداقت است.

- اساس امر به معروف و نهی از منکر، نیکوکاری است.

- منتهای سعادت، این است که آدمی در ناحیه عمل، دارای نیکوترین عمل ها باشد.

- آن چیزی که دل ها را به هم پیوند می دهد، عقیده و ایمان است.

- عبادت ها و تمرین های مکرر که در دین مقدس اسلام توصیه شده، نوعی ورزش روحی است.

- مقید شدن به زندگی متکلفانه، ناشی از کوچکی روح و نداشتن شخصیت است.

- فقر روحی و معنوی، بالاتر از فقر مالی و اقتصادی است.

- حق، همواره یک تأیید معنوی با خود دارد.

- محاسبه نفس، یک وظیفه عقلانی و همگانی است.

- سلامت تن، سلامت روح و سلامت اجتماع، همگی به تقوا بستگی دارد.

- آدمی باید به همان اندازه که درباره معاش خود فکر می کند، درباره غذای روح خود نیز بیندیشد.

- قلب سالم؛ یعنی دلی که هیچ نوع بیماری از قبیل کینه و حسادت و سایر صفات ناپسند، نداشته باشد.

- الفبای دین، خداشناسی است.

- رِقّت و لطافت وقتی پیدا می شود که انسان توجه بیشتری به تقوا و معنویت داشته باشد.

- یکی از شرایط موفقیت انسان، درک کردن قیمت و ارزش وقت است.

- ایثار، یکی از باشکوه ترین مظاهر انسانیت است.

- تا دل انسان با زبان هماهنگی نداشته باشد، دعا واقعی نیست.

- دانش، بزرگ ترین منبع نیرو و قدرت است.

- انسان، خودِ حقیقی اش را در عبادت و در توجه به ذات حق پیدا می کند.

- روشن بینی و بصیرت، از آثار مهم تقواست.

- سخن گفتن انسان، بهترین مظهر و نیکوترین نماینده تعقل و فکر انسان است.

- علم و فکر، غذای روح است.

- کار و فعالیت، به روح، صفا و به دل، نرمی و خشوع می دهد.

- تکالیف الهی، جز ارشاد بشر به مصالح واقعی خودش نیست.

- اگر انسان خدایش را فراموش کرد، خودش را فراموش کرده است.

- عبادت باید بانشاطِ روح توأم باشد.

- آخرین حدّ علم یک عالِم این است که اقرار می کند به نادانی خودش.

- تهذیب نفس و تحصیل اخلاق آدمیت، از هر چیزی دشوارتر و سخت تر است.

- بشر اگر زیبایی اخلاق کریمانه و بزرگوارانه را حس بکند، مرتکب اعمال زشت نمی شود.

- یکی از علامت های مسلمانی، پیدا کردن راه معتدل و میانه است.

- آدمی اگر بخواهد از قید تکالیف و حقوق، خود را آزاد بداند، باید قبلاً از انسانیت استعفا بدهد.

- پشتوانه و منطق انسانیت، ایمان است.

- علم، افزایش دهنده اثر و ارزش کار است.

- درخت انسانیت، اگر بخواهد به راستی بارور و میوه ده باشد، باید ریشه توحیدی و ایمانی داشته باشد.

- یکی از اصول شخصیت انسان، استواری و استحکام و انتظام فکر اوست.

- امر به معروف، از نوع دفاع از حقوق انسانیت است، نه دخالت در آزادی های فردی.

- زیربنای هر اندیشه معنوی، ایمان به خداست.

- یکی از عوامل اصلاح و تربیت، معاشرت با صالحان و نیکان است.

- غذای روح، علم و حکمت و ایمان و یقین است.

- عملی که منبعث از ریا و تظاهر باشد، ضررش از فایده اش بیشتر است.

- هر کس مدیر وجود خویش و مسئول سعادت خویشتن است.

- حداقل اثر ایمان، این است که یک مؤمن عادی، مطمئن می شود که کار خوب در نزد خدا، از بین نمی رود.

- انسان، خودش برای خودش، دروازه معنویت است.


برگرفته از www.Morabbee.ir



برچسب ها :

كودك هفت سال آزاد است و هفت سال مورد ادب و توجه و هفت سال ديگر مورد خدمت و ياور است» (بحار الانوار ج 23 ص 65) از روايات اسلامي استفاده مي شود كه آغاز تعليم مدرسه اي كودك در هفت سالگي است.

 

امام صادق (ع) مي فرمايد: «كودك هفت سال بازي مي كند و هفت سال خواندن و نوشتن مي آموزد و هفت سال (مقررات زندگي) حلال و حرام را ياد مي گيرد». (اصول كافي ج 6 ص 47 و 46) در هفت سال دوم كودك آمادگي لازم را براي فراگيري معلومات و آداب اسلامي پيدا مي كند.

 

نكته اي كه بايد در همه مراحل در نظر گرفته شود، اين است كه محتواي آموزشي و تعليم بايد با مسائل روز و مورد نياز فراگيران و نيز شرايط محيطي و اجتماعي آنها مرتبط باشد.

 

علي (ع) مي فرمايد: «فرزندان خود را به عادات و آداب خود مجبور نكنيد؛ زيرا آنها براي زماني غير از زمان شما خلق شده اند.» (نهج البلاغه گفتار 240) تربيت و پرورش كودكان يكي از اموري است كه در سنت اسلامي بسيار مورد اهميت واقع شده است.

 

 

تعلیم و تربیت

 

اين در حالي است كه بيشتر والدين تنها به طور غريزي به تربيت كودكان خود مي پردازند و هيچ آموزش يا مطالعه اي در اين زمينه ندارند. براي رفع اين كمبود، كارهاي بسيار زياد و عميقي لازم است تا پاسخگوي مشكلات روزمره كودكان و نوجوانان باشد. آنچه در اين نوشتار خواهد آمد، نگاهي بسيار كوتاه به ديدگاه هاي سنت اسلامي در زمينه تعليم و تربيت است.

 

اميد است كه قدمي در نشان دادن خلا موجود و ايجاد انگيزه اي براي تحقيق در اين زمينه برداشته باشيم.

 

1- فطرت كودكان : از جمله مهمترين نكاتي كه درخصوص آموزش ديني كودكان در روايات آمده است ، مساله فطري بودن توجه به دين و خداست.رسول اكرم (ص) فرمود: «هر نوزادي با فطرت خدايي به دنيا مي آيد و پرورش مي يابد ، مگر اين كه پدر و مادر او را به سوي يهودي گري يا مسيحي گري بكشانند.» (بحارالانوار ج 3 ص 281) و نيز آمده است كه موسي به خدا عرض كرد: «پروردگارا! كداميك از اعمال نزد تو برتر است؟ خطاب رسيد: محبت به كودكان ؛ چرا كه من فطرت آنها را بر پايه اعتماد به يگانگي خود قرار دادم.» (آيين تربيت ص 381) تمام اين احاديث نشان مي دهد كه بايد پدر و مادر محيطي مناسب براي كودك فراهم آورند تا حقايقي يا عقايدي كه ريشه هاي آن در نهاد و فطرت كودك نهفته است ، به منصه ظهور برسد.

 

 

2- كنجكاوي و چراجويي : كودك از دنياي بسته پا به دنياي وسيع مي گذارد، بنابراين مي خواهد از اسرار آنها سر در آورد. بدين سان غريزه اوست كه از منشا پديده ها بپرسد. از روابط علت و معلولي آن سوال كند. اين زمينه مناسبي براي كودك است كه والدين ؛ فرصت را غنيمت شمارند و واقعيت ها را براي او توضيح دهند.

 

 

3- رغبتها : انسان به طور كلي موجودي است اجتماعي و خواهان زيستن در اجتماع است ؛ از اين رو اگر بخواهد با آنها بجوشد و در پس آنها عرض وجود كند، بايد تقليد كند. اين زمينه اي مناسب براي آموزش جنبه هاي مذهبي است.

 

 

كودك مي خواهد رفتار افراد بزرگتر را تقليد كند؛ پس در حضور او نمازتان را بخوانيد و يا او را همراه خود به مسجد ببريد. كودك رغبت دارد خود را در جاي بزرگترها قالب بزند، پس زمينه ارتباط او را با بزرگتران فراهم كنيد. تا آداب زندگي ؛ معاشرتي ، اخلاقي و در كل آداب و رسوم مذهبي را از اين طريق بياموزد.

 

 

4- ارائه الگوهاي مثبت :در اين روش از داستان انبيا و ائمه بخصوص دوران طفوليت امام حسن (ع) و امام حسين (ع) استفاده مي شود.

 

 

کودک نماز خوان

 

5- حس غرور و خودپسندي :امري است كه بدون شك در بين تمام انسانها وجود دارد مي توان از حس غرور مثبت كودك استفاده كرد مثلا به او گفت كه من مطمئنم كه تو مي تواني نماز بخواني.

 

 

 

6- مراحل پرورش مذهبي كودك :رسول خدا (ص) فرموده اند: «فرزندان خود را به سه خصلت تربيت كنيد: محبت پيامبرتان و محبت خاندان او و قرائت قرآن». شك نيست كه هر سني مقتضايي براي خودش دارد و بايد طبق آن برنامه ريزي كرد. در كتب روايتي دوره 21ساله تعيين شده است كه به 3دوره 7ساله تقسيم مي شود و هر كدام به دوره جزيي تري قابل تقسيم است.

 

 

7سال اول : دوره تكوين است

 

پرورش مذهبي در حقيقت از همان روز تولد با گفتن اقامه و اذان در دو گوش كودك آغاز مي شود و بتدريج اين آموزش ها تا 3سالگي تكامل مي يابد. مرحله رشد ديگري از 5سالگي آغاز مي شود كه در اين مرحله بايد متوجه تفاوت كودكان در امر رشد و نمو باشيم.

 

تحقيقات روان شناسي ، تفاوت هاي كودكان را از نظر ميزان و ظرفيت يادگيري و نيز رشد و نمو عقلي آنها، مدنظر قرار داده است.اصول تربيتي اسلام از همان ابتدا توجه و نظر خود را به وجود تفاوت هاي رشدي در 5سالگي با مطرح كردن سوال زير جلب كرده است.اليهما يمينك من شمالك؟ راستت از چپت كدام است؟ اگر كودك بتواند به اين سوال پاسخ بدهد ، مرحله رشد قبلي خود را پشت سر گذاشته است.امام صادق (ع) سفارش كرده اند كه در 5سالگي ، به كودك ، سجده آموزش داده شود. همچنين امام مي فرمايند: «كودك خود را تا 6سالگي فرصت دهيد، سپس او را در فراگيري كتاب به مدت شش سال تربيت كنيد. (وسائل باب 82 حديث 2) شارع اسلام در زمينه هاي ديگر تشريعي نيز به تفاوت بين كودكان توجه دارد مانند حديثي كه درباره اقامه نماز ميت براي كودك متوفاي 5ساله وارد شده است.از حضرت صادق (ع) سوال شد؟ «آيا اگر كودك 5ساله اي بميرد، بايد نماز ميت بر او خواند؟ حضرت فرمود: اگر نماز را فهميد و درك مي كرد، بر او نماز خوانده شود». (وسائل باب 13حديث 4).

 

7 سال دوم ، دوره پرورش ديني است

 

در اين دوره است كه كودك از حكم وضعي به حكم تكليفي بايد عمل كند. علاوه بر آموزش اعمال واجب اعم از روزه و نماز در 7سالگي ، امام صادق (ع) در زمينه تعليم احاديث اسلامي مي فرمايند: «احاديث اسلامي را به فرزندان خود هر چه زودتر بياموزيد ، قبل از آن كه مخالفان بر شما سبقت گيرند». (كافي ج 6 ص 76) امام صادق (ع) درباره روزه گرفتن كودكان مي فرمايند: «ما به كودكان خود در 7سالگي مي آموزيم كه هر قدر طاقت دارند، نصف روز باشد ، يا بيشتر و يا كمتر روزه بگيرند و هرگاه گرسنگي بر تشنگي بر آنان غلبه كرد، افطار كنند ، تا اين كه به روزه گرفتن عادت كنند و آن را تحمل نمايند. پس شما از كودكان خود بخواهيد كه در 9سالگي هر قدر كه طاقت روزه دارند، روزه بگيرند و هرگاه كه تشنگي بر آنان غلبه كرد، افطار كنند». (فروع كافي ج 2 ، ص 124) ايمان واقعي به مذهب از حدود 12سالگي در كودك پيدا مي شود و در اين سن تا حدود قابل توجهي مي توان معناي اصيل مذهب را به او منتقل كرد. ضمنا مباني اخلاقي و تربيتي ، به آداب معاشرت و رسوم و سنن در همين دوره بايد به كودك آموزش داده شود. پايان اين دوره همزمان با دوره نوجواني است و كودك با تجاربي كه در زمينه هاي مختلف به دست آورده ، بالنسبه به فردي مستقل و صاحب نظر مي شود.

 

7 سال سوم ، دوره تمرين و عمل است

 

در اين دوره نيز كه خود به 3مرحله پاياني نوجواني ، دوران بلوغ و دوره جواني تقسيم مي شود، بيشتر توجه والدين بايد به دوران بلوغ باشد كه دوره رشد احساسات و نوعي تولد مجدد است و دوره اي است كه نياز آنان به راهنمايي ، به اوج خود مي رسد. ايمان به مذهب از 16سالگي اوج مي گيرد و در صورتي كه به الگوي كاذبي برخورد كردند، در جنبه مذهب ، خطراتي برايشان وجود خواهد داشت.

 

پايان بلوغ و از حدود 18سالگي ، دوره استقلال تقريبي است.

 

دقت و استدلال منطقي در او رشد مي كند و مي توان از اين طريق به آموزش مذهبي و ديني او پرداخت.




برچسب ها :

در روایتی آمده است که خداوند سبحان به ازای شهادت امام حسین(ع)‌ سه ویژگی و خصلت به حضرت عنایت فرمود: شفا را در تربت، اجابت دعا را زیر قبّه و ائمه را از ذریه او قرار داد.

مرحوم حاج اسماعیل دولابی از جمله عارفان و سالکان الهی در کتاب «طوبای کربلا» درباره قداست تربت سیدالشهداء و ثواب زیارت حرم حضرت، مطالبی را ذکر کرده که تکان‌دهنده است:

امام باقر (ع) می‌فرماید: خدای تبارک و تعالی 24 هزار سال قبل از خلقت کعبه، زمین کربلا را خلق کرد و آن را سرزمینی پاک و مبارک قرار داد و همواره چنین است که تا اینکه آن را بهترین زمین و منزلگاه بهشت قرار دهد و دوستان خود را در آن جای دهد.

در روایتی آمده است که خداوند سبحان به ازای شهادت امام حسین (ع)‌ سه ویژگی و خصلت به حضرت عنایت فرمود: شفا را در تربت، اجابت دعا را زیر قبّه و ائمه را از ذریه او قرار داد.

از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: شفای هر دردی در تربت امام حسین (ع) وجود دارد و این دارو بهترین و بزرگ‌ترین دارو است.

فضیلت زیارت امام حسین (ع) از حد شمارش بیرون است و در بیان نمی‌گنجد. در اخبار و روایات بسیاری وارد شده است که زیارت حضرت اباعبدالله (ع) معادل حج، عمره، جهاد و درجاتی بالاتر از این‌ها است.

از حضرت باقر (ع) نقل شده است: زیارت امام حسین (ع) با فضیلت‌ترین اعمال است. حضرت باقر (ع) فرمودند: شیعیان ما را به زیارت امام حسین (ع) امر کنید.

در بعضی روایات آمده است که اگر کسی تمام عمر خود را حج به جا آورد، ولی به زیارت امام حسین (ع) نرود، حقی از حقوق خدا و رسولش (ع) را ترک کرده است. در روایات، آثار و فواید فراوانی برای زیارت حضرت اباعبدالله (ع) ذکر شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

1. زیارت امام حسین (ع) باعث آمرزش گناهان، سبک شدن حساب و بالا رفتن درجات انسان در روز قیامت است.

2. خداوند متعال جان و مال زائر امام حسین (ع) را حفظ می‌کند تا او را به خانواده‌اش برگرداند.

3. زیارت حضرت، غم را زایل و شدت جان کندن و هول قبر را برطرف می‌کند.

4. هر مالی که در راه زیارت آن حضرت صرف شود، هر درهم آن هزار درهم، بلکه 10هزار درهم برای او حساب می‌شود.

5. وقتی زائر امام حسین (ع) به سوی قبر آن حضرت می‌رود، چهار هزار ملک از او استقبال می‌کنند و چون برمی‌گردد او را مشایعت می‌کنند.

6. پیامبران و اوصیای ایشان، ائمه و ملائکه همه به زیارت آن حضرت می‌آیند و برای زائران حضرت دعا کرده، به آنها بشارت می‌دهند.

7. نظر رحمت حق تعالی به زائران امام حسین (ع) بیش از اهل عرفات است.

8. در روز قیامت، همه آرزو می‌کنند کاش زائر آن حضرت بودند؛ چرا که هر لحظه از کرامت و بزرگواری آنها مشاهده می‌کنند.

9. ترک زیارت آن حضرت موجب نقصان دین و ایمان و انجام ندادن حق بزرگی از حقوق پیغمبر (ع) است.

10. در روایات بسیاری وارد شده است که زیارت آن حضرت معادل حج و عمره است.

11. زیارت آن حضرت باعث آسان شدن حساب‌ها و اجابت دعا می‌شود.

12. زیارت آن حضرت باعث طول عمر و حفظ مال می‌شود.

13. زیارت آن حضرت باعث زیاد شدن روزی و رفع اندوه و گرفتاری‌ها می‌شود.




برچسب ها :

خواب دیده بود، در ساحل دریا، در حال قدم زدن با خداست

 در پهنه ای از اسمان، صحنه هایی از زندگی اش به نمایش در آمد

 متوجه شد که در هر صحنه، جای پای دو نفر در ساحل فرو رفته

 یکی جای پای او ودیگری جای پای خدا

 وقتی به جای پاها دقت کرد، متوجه شد دقیقا در مواقع سخت و ناراحت کننده

 فقط یک جای پا وجود داشته

 این موضوع اون رو رنجاند و از خدا سوال کرد:

 خدایا

 تو گفتی چنان تصمیم بگیرم که با تو باشم

 همیشه همراه من خواهی بود

 ولی متوجه شدم که در لحظه های سخت زندگی

 

 تنهایم گذاشته ای! چرا ترکم کرده بودی؟!

 و خدا چنین پاسخ داد:

 بنده ی عزیزم، من تو را دوست دارم. هرگز تنهایت نگذاشته ام

 زمانی که تو در آزمایش بودی و فقط یه جای پا می دیدی

 این درست زمانی بود که من تو را در آغوش خود گرفته بودم

او با شنیدن این پاسخ زانو زد و گریست....




برچسب ها :

انسان های بزرگ درباره ی عقاید سخن می گویند

انسان های متوسط درباره ی وقایع سخن می گویند

انسان های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند

 انسان های بزرگ درد دیگران را دارند

انسان های متوسط درد خودشان را دارند

انسان های کوچک بی دردند

 انسان های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

انسان های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

انسان های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند

انسان های بزرگ به دنبال کسب علم هستند

انسان های متوسط به دنبال کسب دانش هستند

انسان های کوچک به دنبال کسب سواد هستند

 انسان های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند




برچسب ها :