درباره

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ جهت آشنایی با اهل بیت(ع) می باشد و شعر هایی از کتاب «از خدا تا خدا» که نوشته خودم است در اینجا قابل رویت است
منوی اصلی
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 58
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 52252
تعداد مطالب : 573
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی بیست تولز









معرّفى قرآن و عترت به عنوان «دو خلیفه» یا «دو چیز گرانمایه» دلیل روشنى است بر این که مسلمانان باید هرگز دست از این دو برندارند، مخصوصاً با این قید که در بسیارى از روایات آمده که مى فرماید: «اگر این دو را رها نکنید هرگز گمراه نخواهید شد.» این حقیقت به صورت مؤکّدترى ثابت مى شود.
2-
قرار گرفتن قرآن در کنار عترت و عترت در کنار قرآن دلیل بر این است که همان گونه که قرآن هرگز دستخوش انحراف نخواهد شد، و از هر گونه خطا مصون و محفوظ است عترت و خاندان پیامبر نیز داراى مقام عصمت مى باشد.
3-
در بعضى از این روایات تصریح شده که من در روز قیامت از شما درباره طرز رفتارتان با این دو یادگار بزرگ بازخواست مى کنم که ببینم عملکرد شما چگونه بوده است؟
4-
بدون شک «عترت و اهل بیت» را هر گونه تفسیر کنیم على(علیه السلام) از بارزترین مصداق هاى آن است و به حکم روایات متعددى، او هرگز از قرآن جدا نشد و قرآن نیز از او جدا نگردید.
علاوه بر این، در روایات متعدّدى مى خوانیم که به هنگام نزول آیه «مباهله» پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) را صدا زد و فرمود: «اینها اهل بیت منند».
5-
گرچه مسائل مربوط به قیامت براى ما که در چهار دیوار این جهان محصور هستیم دقیقاً روشن نیست، ولى به گونه اى که از روایات استفاده مى شود منظور از «حوض کوثر» نهر مخصوصى است در بهشت با مزایاى بسیار، که ویژه مؤمنان راستین و مخصوص پیامبر و ائمه اهل بیت و پیروان مکتب آنهاست.
از مجموع آنچه گفتیم روشن مى شود که مرجع امت و رهبر مسلمین بعد از پیامبر على(علیه السلام) و بعد از او نیز امامانى از این خاندان است




برچسب ها :

در طبیعت و اخلاق انسانی هیچ ضعف وانحرافی نیست كه با تعلیم مناسب اصلاح نشود

 

دلهایی كه روی آن كلمه تقوی و محبت نوشته شده به هر جایی كه بخواهند پرواز می كنند و كائنات در مقابل آنها سرتعظیم فرود می آورند .

 از دانش آموزی كه فكر روشن دارد ، ناامید مشو .

 کودکان و گاها نوجوانان  بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیبجویی .

 آن كه از دست روزگار به خشم می آید هر چه آموخته بیهوده بوده است .

 آینده ی كودكان بسته به تربیت آنهاست .

 تعلیم وتربیت به تجربه نیازمند است و بدون تجربه بی فایده است .

 بهترین زمان برای تربیت اراده ، ایام جوانی است .

 اگر امروز حتی یك كلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید .

 تربیت ، علم زندگی و هنر خوب زیستن است .

 اگر به بچه كمی محبت نشان بدهید ، وی صد چندان به شما مهر خواهد ورزید .

 اگر بزرگان ، خویش را خوب تربیت كنند ، كودكان خوب بزرگ می شوند .

 اگر در نهاد خانواده ، با محبت محاكمه شویم در جامعه با خفت مجازات نمی شویم .

 قبل از آن كه كودك را مواخذه کنید یقین حاصل كنید كه خود سبب خطای او نبوده اید .

 دشواری های خود را با فرزندانتان در میان بگذارید و آنها را از كوچكی متعهد و مسئول بار بیاورید .

 تعلیم و تربیت باید در جهت انسان سازی باشد نه پرورش انسان نماهای تحصیل كرده .

 بكوشید فرزندانتان را از كودكی با واقعیات آشنا نمایید و یك مرتبه و بی تجربه و ناآگاه در صحنه اجتماع ، آنها را رها نكنید .

 به جای دستوردادن ، با بچه ها ارتباط قلبی برقرار كنید . خودتان را تا سطح آنها پایین بیاورید ، خود را به جا و در سن آنها تصور كنید ، به آنها گوش كنید و به احساساتشان احترام بگذارید .

 مربیان باید از گفتارهای سرزنش آمیز، ترساندن ، تهدید ، رشوه دادن ، مسخره كردن و پندهای دستوری تا آنجا كه ممكن است پرهیز نمایند .

 بچه ها بیشتر از روی الگو و نمونه های عملی ، مطالب را فرا می گیرند تا از طریق كتاب و قلم .

 ما از فرزندان خود انتظار داریم انسان های مسئول ، متوجه ، متعهد و پرمهری باشند در حالی كه نمونه های صحیحی در اختیار آنها قرار نمی دهیم . كودكان آنچه می بینند یاد می گیرند و به آن عمل می كنند .

 بچه ها از كودكی باید به ارزش و شخصیت خود پی ببرند و یاد بگیرند كه به خود احترام بگذارند .

 به فرزندان خود بیاموزید كه در زندگی فرصت های بی شماری در اختیار دارند . البته هنگامی این باور را می پذیرند كه فرصتی در اختیار آنها گذاشته شود .

 كوشش كنید حس تعاون و همكاری و احساس مسئولیت را از كودكی در فرزندانتان تقویت كنید.

 بعد از تنبیه كردن بچه ها ، آنها را در آغوش بگیرید و نوازششان كنید .

 به بچه ها بگویید كه خیلی فوق العاده اند و به آنها اعتماد دارید .

 انسان شدیداً نیازمند به تربیت و اصلاح خویش است ، همان گونه كه كشتزار ، تشنه آب باران است .

 به فرزندان خود هنر و تقوی بیاموزید ، چون آنها زنده نگه دارنده ی نام هستند .

 تربیت زیباترین چیزی است كه مردان بزرگ ذخیره می كنند .

 كودكان به نمونه و سرمشق بیش از انتقاد نیازمندند .

 آنچه را كه فرزند در توان داشته و انجام داده از او بپذیر و از او كارهای طاقت فرسا مخواه .

 یادگرفتن در كودكی مانند نقش روی سنگ ، ثابت و راسخ می ماند .

 فهمیدن ، همیشه بهتر از آموختن است .

 هدف نهایی آموزش و پرورش ، آموختن طریقه صحیح استفاده از اوقات فراغت است  .

 تربیت كودك را باید بیست سال پیش از تولدش آغاز كرد . ( ناپلئون )

 تربیت پس از نان ، نخستین احتیاج بشر است  . (دالتون )

 در تربیت فرزند ، زیاد سختگیر نباش . باغبان ، درخت جوان را كه هنوز خوب ریشه ندوانیده ، به شدت تكان نمی دهد .




برچسب ها :

۱ – در دنیا عذاب می بیند

رسول گرامی اسلام می فرماید:

ثلاثه من الذّنوب تعجّل عقوبتها و لا تؤخّر الی الآخره: عقوق الوالدین، و البغی علی النّاس، و کفر الإحسان.(۱۵۰)

سه دسته از گناهان، در همین دنیا مورد عقوبت واقع می شوند و عذاب آنها به آخرت نمی رسد: ۱) کسی که عاق والدین باشد؛ ۲) کسی که بر مردم ستم می کند؛ ۳) کفران کسی که نیکی و احسان نموده است.

۱۵۰ – امالی المفید، ج ۱ (مجلس بیست و هشتم)، ص۲۳۷٫

۲ – بزرگترین گناهانِ کبیره است

از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است:

أکبر الکبائر الشرک باللّه ، و عقوق الوالدین.(۱۵۱)

بزرگترین کبیره ها شرک به خدا و عقوق والدین است.

همان طور که در بحث اطاعت از والدین، احسان به پدر و مادر در کنار توحید ذکر شده است، همین طور هم عقوق والدین در کنار شرک به خدا بیان شده و این، نشان از اهمّیت عقوق والدین است. در جایی که بزرگترین گناهان، شرک به خداوند است، عقوق والدین هم از همین گناهان ذکر گردیده است. عبداللّه بن سنان از امام صادق علیه السلام چنین روایت می کند:

انّ من الکبائر عقوق الوالدین و الیاس من روح اللّه و الأمن من مکر اللّه .

از گناهان کبیره نارضایی پدر و مادر، ناامیدی از رحمت خدا، و در امان بودن از عذاب الهی است.

در روایت دیگری آمده است:

عقوق الوالدین من الکبائر.

نافرمانی والدین، از گناهان کبیره است.

۱۵۱ – مستدرک الوسائل، کتاب النکاح، أبواب أحکام الأولاد، باب ۷۵، ح ۱۹٫۱۵۲ – اصول کافی، ج۲، ص ۲۷۸٫۱۵۳ – علل الشرایع.

۳ – مورد لعن رسول خداست

در روایات آمده است:

و لعن رسول اللّه صلی الله علیه و آله أربعه: … و العاق.(۱۵۴)

پیامبر صلی الله علیه و آله ، چهار گروه را مورد لعن قرار داده است که یکی از آنان کسانی هستند که مورد عاق پدر و مادر واقع می شوند.

در روایتی به نقل از اَنَس بن مالک آمده است:

کنت علی بن ابی طالب علیه السلام فی الشهر الّذی اُصیب فیه و هو شهر رمضان فدعا ابنه الحسن علیه السلام ، ثمّ قال یا أبا محمّد اعل المنبر فاحمد اللّه صلی الله علیه و آله بأحسن الذّکر، و قل: لعن اللّه ولدا عقّ ابویه، لعن اللّه ولدا عقّ أبویه، لعن اللّه ولدا عقّ أبویه.

نزد علی بن ابی طالب علیه السلام بودم، در آن ماهی که به فیض شهادت رسید، و آن، ماه رمضان بود. فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام را طلب کرد و فرمود: ای ابا محمّد!

بالای منبر برو و حمد و ثنای خدای را بسیار بگو و یاد جدّت رسول خدا را به بهترین صورت بیان کن، و بگو خدا لعنت کند فرزندی که پدر و مادرش را آزار دهد.

۱۵۴ – همان .۱۵۵ – معانی الأخبار، ص ۱۱۸ (معنی عقوق الوالدین).۱۵۶ – کنیه امام حسن مجتبی علیه السلام .

۴- مورد سخط خداوند است

از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است:

من أسخط والدیه فقد أسخط اللّه ، و من أغضبها فقد أغضب اللّه .(۱۵۷)

هر کس پدر و مادر را به خشم درآورد، خدا را به خشم در آورده، و کسی که پدر و مادر را به غضب و خشم در آورد، خداوند را به غضب در آورده است.

رضا الله فی رضا الوالدین، و سخطه فی سخطهما.

رضایت خداوند، در رضایت پدر و مادر و خشم خداوند، در خشم آنها (پدر و مادر) است.

۱۵۷ – مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۹۳ (ابواب أحکام الأولاد باب ۷۵،، ح ۱۸).۱۵۸ – تفسیر کشاف، جار الله محمود بن عمر الزمخشری، ج ۲، ص ۶۵۸ (ذیل آیه ۲۱ سوره اسراء).

۵ – از بهشت محروم هستند

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:

ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنه یوجد من مسیره ألف عام، و لا یجدها عاق…(۱۵۹)

پرهیزید از عاقّ پدر و مادر. به درستی که بوی بهشت از مسیری که هزار سال مسافت دارد، به مشام انسان می رسد؛ ولی این بو را کسی که مورد عاق پدر و مادر باشد، استشمام نمی کند.

همچنین در حدیث دیگری آن حضرت می فرماید:

لیعمل العاق ماشاء أن یعمل فلن یدخل الجنه.

شخص عاق، هر کاری که می خواهد، انجام دهد؛ زیرا او وارد بهشت نمی شود.

نیز از آن حضرت است که:

و الذی بعثنی بالحق ان العاق لوالدیه مایجد ریح الجنه.

قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث نموده، بوی بهشت را نمی یابد کسی که نسبت به پدر و مادر، عاق و نامهربان باشد.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

لا یدخل الجنه العاق لوالدیه…

وارد بهشت نمی شود کسی که به پدر و مادر خود، غضب ورزد و مورد عاق آنها باشد.

۱۵۹ – مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص ۱۹۶ (أبواب أحکام الأولاد، باب ۷۵، ح ۳۴)؛ تفسیر کشاف، ج ۲، ص ۶۶۰٫۱۶۰ – همان، ص ۱۹۶٫۱۶۱ – مکارم الأخلاق، فی فضل الأولاد، ص ۲۲۰٫

۶ – به هنگام مرگ، زبانش از ذکر کلمه توحید بسته است

در روایتی آمده است:

دخل رسول الله صلی الله علیه و آله علی الحارث فی مرضه الذی مات فیه، فقال: قل: «لا اله الا الله»، و قد احتبس لسانه، فعلم النبی صلی الله علیه و آله انّه من العقوق، فدعا اُمه و تشفع الیها بالرضی عنه، فرضیت، ففتح الله لسانه حتی شهد أن لا اله الا الله، و مات علی ذلک.(۱۶۲)

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روزی بر حارث که بیمار بود، وارد شد و فرمود:

«کلمه توحید (لا اله الاّ اللّه) را بر زبان خود جاری کن»؛ ولی حارث، زبانش از گفتن این کلمه باز ماند. رسول خدا صلی الله علیه و آله متوجّه شد که مورد عاق مادر خود است. لذا مادر او را خواند و درخواست شفاعت و رضایت نسبت به فرزندش نمود و مادرش راضی شد. در این هنگام، زبانش باز شد و شهادت بر وحدانیت خدا را ندا داد و با رضایت مادرش از دنیا رفت.

۱۶۲ – مستدرک الوسائل، کتاب النکاح، أحکام الأولاد، باب ۷۵، ص ۱۹۶، ح ۳۵٫

۷ – نمازش قبول نمی شود

در روایات آمده:

من نظر الی والدیه نظر ماقت و هما ظالمان له، لم تقبل له صلاه.(۱۶۳)

هر کس به پدر و مادر خود نگاهِ خشمناک کند، نماز او قبول واقع نمی شود.

۱۶۳ – همان، ص ۱۹۵٫

۸ – دعایش مورد استجابت واقع نمی شود

امام صادق علیه السلام می فرماید:

…و التی ترد الدعاء و تظلم الهواء عقوق الوالدین.(۱۶۴)

یکی از گناهانی که سبب ردّ دعای انسان می شود، عقوق والدین است.

یکی از موانع قبولی دعاهای انسان، عدم اطاعت از والدین است.

شخص دعاکننده در مرحله اوّل باید رضایت آنان را جلب نماید. بعد با کمال تضرّع و خشوع در آستان ایزد متعال، دست به دعا برداشته، خواسته های مشروع خود را از خدا بخواهد.

۱۶۴ – الوافی، ج ۱، (باب اصناف عقوبات الذنوب و تفسیرها)، ص ۱۷۳٫

۹ – وارد جهنّم می شود

پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است:

کن بارّاً و اقتصر علی الجنه و ان کنت عاقاً فظّاً فاقتصر علی النّار.(۱۶۵) نسبت به پدر و مادر، مهربان باش که جایگاه تو در بهشت است؛ ولی اگر نسبت به پدر و مادر، عاق و بد اخلاق بودی، جهنّم و آتش نصیب توست.

همان گونه که بعضی از امور باعث ورود در بهشت است، که در بحثهای گذشته به آنها اشاره کردیم، بعضی از چیزها نیز سبب ورود در جهنّم خواهند بود، که در آیات به بعض علل و عوامل آنها اشاره شده است.

۱۶۵ – مجمع البیان، ج ۵ – ۶، ص ۴۰۹٫

۱۰ – ذلیل می گردد

امام صادق علیه السلام فرمود:

ثلاثه من عازّهم ذلّ: الوالد و السلطان و الغریم.(۱۷۴)

اگر عزّت سه گروه را از بین ببری، ذلیل می شوی: پدر، سلطان(۱۷۵) و بدهکار.

۱۷۴ – کنزالدقائق، المیرزا محمّد المشهدی، ج ۵، ص ۴۹۸ (ذیل آیه ۲۱ سوره اسراء)؛ الخصال، باب الثلاثه، ص ۱۹۵، (ح ۲۷۰).۱۷۵ – مراد، سلطان عادل است، نه ظالم مستکبر.

۱۱ – در قیامت از زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله محروم است

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:

کلّ المسلمین یرونی یوم القیامه الاّ عاقّ الوالدین و شارب الخمر و من سمع إسمی و لم یصلّ علی.

تمام مسلمانان، در روز قیامت مرا می بینند؛ مگر چند طایفه: کسانی که عاق پدر و مادر هستند، و کسانی که شراب می خورند، و کسی که اسم مرا بشنود و بر من درود نفرستد.

۱۲ – زشت ترین گناهان است

امام علی علیه السلام می فرماید:

أقبح المعاصی قطیعه الرحم و العقوق.(۱۷۶)

زشت ترین گناهان؛ بریدن از خویشان است و بدرفتاری با پدر و مادر.

۱۷۶ – میزان الحکمه، ج ۱۰، ص ۷۱۲٫

۱۳ – بزرگترین گناهان است

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:

ان أکبر الکبائر عقوق الوالدین.(۱۷۷)

از بزرگترین گناهان، نافرمانی پدر و مادر است.

۱۷۷ – همان.

۱۴ – سبب کمی مال و باعث ذلّت است

امام هادی علیه السلام می فرماید:

العقوق یعقب القله و یؤدی الی الذلّه.(۱۷۸)

عقوق والدین، باعث کمی مال است و شخص را به نکبت و ذلّت در دنیا می کشد، و در مقابل، صله رحم و نیکی به والدین، باعث زیادی مال می شود.

جوانی از ثروتمندان مدینه، پدر پیری داشت که احسان به او را ترک نمود و او را از مال خود، محروم کرد. خداوند متعال، اموالش را از او گرفت و فقر و تنگدستی و بیماری به او روی آورد و بیچاره شد. سپس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

ای کسانی که پدر و مادرها را آزار می رسانید، از حال این جوان، عبرت بگیرید و بدانید چنانکه دارایی اش در دنیا از نزد او بیرون رفت و غنا و ثروت و صحّتش به فقر و بیماری بدل گشت؛ همچنین در آخرت، هر درجه ای که در بهشت داشت، به واسطه این گناه از دست داده و در مقابلش از درکات آتش برای او آماده شده است.

امام صادق علیه السلام فرمود:

أیما رجل دعا علی ولده أورثه الفقر.

هر مردی که در حقّ فرزند عاق، نفرین کند، او گرفتار فقر می شود.

۱۷۸ – مستدرک الوسائل، أبواب أحکام الأولاد، باب ۷۵، ح ۲۹٫۱۷۹ – سفینه البحار.۱۸۰ – عده الداعی.

۱۵ – از مصیبتهای آخرت است

پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید:

خمسه من مصائب الآخره: فوت الصلوه و موت العالم و ردّ السائل و مخالفه الوالدین و فوت الزکاه.

پنج چیز از مصیبتهای آخرت است: ۱) فوت شدن نماز؛ ۲) مردن عالم؛ ۳) رد کردن سائل؛ ۴) مخالفت والدین؛ ۵) ندادن زکات.

۱۶ – موجب سختی کشیدن به هنگام دفن می شود

در روایات آمده است:

أن رجلاً مات علی عهده صلی الله علیه و آله و لمّا دفنوه لفظته الأرض و لم تقبله، فقال صلی الله علیه و آله : ان اُمّ هذا الرجل ساخطه علیه، فأمرها بالرضاء عنه حتّی قبلته الأرض.

مردی در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از دنیا رفت. همین که خواستند او را دفن کنند، زمین او را قبول نکرد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مادر این مرد بر او غضب کرده است». سپس مادرش را به رضایت از آن مرد امر فرمود تا اینکه زمین، جسد او را قبول کرد.

۱۷ – سبب کوتاهی عمر می شود

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است:

عقوق الوالدین یبتر العمر.

آزردن پدر و مادر، دنباله عمر را قطع می کند.




برچسب ها :

الف- معنای عاق الوالدین

علامه مجلسی در شرح كتاب اصول كافی درباره معنای عاق والدین می نویسد: «عقوق والدین به این است كه فرزند، حرمت آن ها را رعایت نكند و بی ادبی نماید و آن ها را به سبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت كند و در چیزهایی كه منع شرعی و عقلی ندارد، از آن ها نافرمانی كند؛ چه این كه در بیان امام صادق علیه السلام آمده است كه كم ترین ناسپاسی والدین، گفتن «اُف» است ... . نگاه تند به پدر و مادر، محزون ساختن آن ها و ترك وظایف حتمی در قبال آن ها مثل برآورده نساختن نیازهای مالی والدین در صورت نیاز نیز از موارد عاق شدن فرزندان معرفی شده است .

و به بیانی خلاصه: هر كارى كه موجب ایذا و اذیت والدین گردد، به معناى عاقّ والدین است، مگر در مواردى كه تكلیف واجب یا حرامى باشد، و به انسان دستور مخالفت با آن را بدهند( اسفتائات از حضرت آیة الله مكارم شیرازی دامَت بَرَكاتُه)

 

ب- برای آگاهی بیشتر به برخی وظایف فرزندان در برابر والدین توجه كنید :

وظایف فرزندان نسبت به والدین

1- اطاعت از والدین

1) قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ(علیه السلام):إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ یطِیعَهُ فِی كلِّ شَیءٍ إِلَّا فِی مَعْصِیةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ یحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یعَلِّمَهُ الْقُرْآن(نهج‏البلاغه، حكمت 399)

همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّى است. حق پدر بر فرزند این است كه فرزند در همه چیز جز نافرمانى خدا، از پدر اطاعت كند، و حق فرزند بر پدر آن كه نام نیكو بر فرزند نهد، خوب تربیتش كند، و او را قرآن بیاموزد. (نهج البلاغة-ترجمه دشتى، ص: 727)

هر كه بامداد پدر و مادر از او راضى باشند دو در از بهشت به رویش باز است، و همچنین هنگام عصر. و اگر یكى از آنها از وى راضى باشد یك در به رویش باز است؛ و هر فرزندى كه بامداد یا پسین پدر و مادر از او خشمگین باشند دو در از جهنم به رویش باز است، و اگر یک كدام ناراضى باشد یک در

 

2- برّ ونیكی به والدین

در روایتی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم:

بِرُّ الْوَالِدَینِ وَاجِبٌ فَإِنْ كَانَا مُشْرِكَینِ فَلا تُطِعْهُما وَ لَا غَیرَهُمَا فِی الْمَعْصِیةِ فَإِنَّهُ لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیةِ الْخَالِق( الخصال ج‏2 608 )

‏ نیكى رسانیدن به پدر و مادر واجب است. و هر گاه مشرك باشند نه ایشان را و نه دیگرى را در معصیت خدا فرمان بردارى مكن چون براى مردم در مورد گناهكارى خدا فرمان بردارى نیست( خصال-ترجمه مدرس گیلانى، ج‏2، ص: 234)

3- حقیقت احسان به والدین

 

احسان چیست؟

عَنْ أَبِی وَلَّادٍ الْحَنَّاطِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً (بقره-83) مَا هَذَا الْإِحْسَانُ فَقَالَ: الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ ُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكلِّفَهُمَا أَنْ یسْأَلَاك شَیئاً مِمَّا یحْتَاجَانِ إِلَیهِ وَ إِنْ كانَا مُسْتَغْنِیینِ[كافى، ج2، ص158) امام صادق(علیه السلام)فرمود: احسانِ به والدین این است كه وقتى چیزى از تو مى‏خواهند آنها را به زحمت نیندازى؛ گرچه بى‏نیاز هستند، حاجت آنان را برآور .

والدین
آثار احسان به والدین

احسان به والدین آثار متعددی دارد كه كه ما در اینجا چند نمونه از احادیثی كه در این زمینه است را ذكر می‌كنیم:

احسان به والدین بالاترین مصداق صله رحم است و عمر را طولانى مى‏كند.[بحار الأنوار، ج74، ص80)

 

احسان به والدین در نسل تأثیر دارد

در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:بَرُّوا آبَاءَكُمْ یبَرَّكُمْ أَبْنَاۆُكُم‏( أمالی الصدوق ص 288 )

نیكى كنید با پدرانتان تا بشما نیكى كنند پسرانتان وسعتِ رزق و روزى و آسان شدنِ سكراتِ مرگ از آثار احسان به والدین است( امالى شیخ صدوق-ترجمه كمره‏اى متن 288 )

آسانی سكرات موت

قَالَ الصَّادِقُ(علیه السلام):من أحب أن یخفف الله عز و جل عنه سكرات الموت فلیكن لقرابته وصولا و بوالدیه بارا فإذا كان كذلك هون الله علیه سكرات الموت و لم یصبه فی حیاته فقر أبدا[أمالى صدوق، ص389

- قَالَ الصَّادِقُ(علیه السلام):یأْتِی یوْمَ الْقِیامَةِ شَیءٌ مِثْلُ الْكبَّةِ فَیدْفَعُ فِی ظَهْرِ الْمُومِنِ فَیدْخِلُهُ الْجَنَّةَ فَیقَالُ هَذَا الْبِرُّ[كافى، ج2، ص158) قیامت چیزى مثل ابر مۆمن را تا بهشت راهنمایى مى‏كند. مى‏پرسند این علامت چیست؟ مى‏گویند: احسان به والدین].

در حدیث مى‏خوانیم: هر نگاه رحمت به والدین پاداش حجّ مقبول دارد.[میبدى)

امام باقر(علیه السلام)فرمود: فرزندى كه پدرش را از دست بدهد و نسبت به دیون او بى‏تفاوت باشد و برایش استغفار نكند، عاق مى‏شود و حتّى اگر در زمان حیات والدین عاق شده باشد، با پرداخت دیون آنها و استغفار براى آنها او برّ به والدین كرده است

4- احترام به والدین

1- احسان در پیرى

بِالْوالِدَینِ إِحْساناً إِمّا یبْلُغَنَّ عِنْدَك الْكبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كلاهُما[اسراء/23].

2-مراعات روحیه آنان:

فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ[اسراء/23].

3- تواضع كردن:

وَ لا تَنْهَرْهُما[اسراء/23].

4-خوش‏برخوردى

وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كرِیماً[اسراء/23].

5-تواضع عملى:

وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ[اسراء/24).

6-دعاى به آنها

وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كما رَبَّیانِی صَغِیراً[اسراء/24].

نذری در ظروف یکبار مصرف

 

 2- احسان و نیكی بعد از وفات

1) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله):سَیدُ الْأَبْرَارِ یوْمَ الْقِیامَةِ رَجُلٌ بَرَّ وَالِدَیهِ بَعْدَ فَوْتِهِمَا[بحارالأنوار، ج71، ص86].

قَالَ الْبَاقِرُ(علیه السلام):إِنَّ الْعَبْدَ لَیكونُ بَارّاً بِوَالِدَیهِ فِی حَیاتِهِمَا ثُمَّ یمُوتَانِ فَلَا یقْضِی عَنْهُمَا دُیونَهُمَا وَ لَا یسْتَغْفِرُ لَهُمَا فَیكتُبُهُ اللَّهُ عَاقّاً وَ إِنَّهُ لَیكونُ عَاقّاً لَهُمَا فِی حَیاتِهِمَا غَیرَ بَارٍّ بِهِمَا فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَینَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا فَیكتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّاً[كافى، ج2، ص163].

امام باقر(علیه السلام)فرمود: فرزندى كه پدرش را از دست بدهد و نسبت به دیون او بى‏تفاوت باشد و برایش استغفار نكند، عاق مى‏شود و حتّى اگر در زمان حیات والدین عاق شده باشد، با پرداخت دیون آنها و استغفار براى آنها او برّ به والدین كرده است.[بحار الأنوار، ج74، ص59)

5- كمك و انفاق به والدین

یسْأَلُونَكَ مَاذَا ینفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَیرٍ فَلِلْوَالِدَینِ وَالأَقْرَبِینَ وَالْیتَامَى وَالْمَسَاكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِیمٌ- از تو سۆال مى‏كنند چه چیز انفاق كنند؟ بگو: «هر خیر و نیكى (و سرمایه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مى‏كنید، باید براى پدر و مادر و نزدیكان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر كار خیرى كه انجام دهید، خداوند از آن آگاه است.( لازم نیست تظاهر كنید، او مى‏داند)»(بقره،آیة215) همانطور كه می‌بینید والدین در صدر جدول است.

امام صادق(علیه السلام)فرمود: احسانِ به والدین این است كه وقتى چیزى از تو مى‏خواهند آنها را به زحمت نیندازى؛ گرچه بى‏نیاز هستند، حاجت آنان را برآور

 

6- ادب نسبت به والدین

در ورایتی از پیامبر اكرم صّی الله علیه و آله وارد شده است:

مَا مِنْ وَلَدٍ بَارٍّ ینْظُرُ إِلَى وَالِدَیهِ نَظَرَ رَحْمَةٍ إِلَّا كَانَ لَهُ بِكُلِّ نَظْرَةٍ حِجَّةٌ مَبْرُورَةٌ قَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ وَ إِنْ نَظَرَ كُلَّ یوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ قَالَ نَعَمْ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ أَطْیب (روضة الواعظین و بصیرة المتعظین ج‏2 ص 368 ) ‏

هیچ فرزند نیكوكارى نیست مگر اینكه چون یك نظر رحمت به پدر و مادر افكند براى او پاداش حجى پذیرفته است. گفتند: اى رسول خدا! و اگر در هر روز صد بار بنگرد؟ فرمودند: آرى و خداوند بزرگتر و مهربان‏تر است( روضة الواعظین-ترجمه مهدوى دامغانى ص 587 )

7- مدارا با والدین

امام رضا(علیه السلام)فرمود: گر چه والدین در خط نیستند، ولى با آنها مدارا كن.[مرآة العقول، ج8، ص 418)

8- تشكر از والدین

قَالَ الرِّضَا(علیه السلام):مَنْ لَمْ یشْكرْ وَالِدَیهِ لَمْ یشْكرِ اللَّهَ[خصال صدوق، ج1، ص156)

هر كس از پدر و مادر خود سپاسگزار نباشد خداى را سپاسگزار نیست (خصال-ترجمه فهرى، ج‏1، ص: 174)

9- جلب رضایت والدین

در روایتی از پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آلة وارده شده است كه:

من أصبح مرضیا لأبویه أصبح له بابان مفتوحان إلى الجنّة، و من أمسى مثل ذلك و إن كان واحدا فواحد، و من أصبح مسخطا لأبویه أصبح له بابان مفتوحان إلى النار، و من أمسى مثل ذلك، و إن كان واحدا فواحد.(تحریر المواعظ العددیة ص175)

هر كه بامداد پدر و مادر از او راضى باشند دو در از بهشت به رویش باز است، و همچنین هنگام عصر. و اگر یكى از آنها از وى راضى باشد یك در به رویش باز است؛ و هر فرزندى كه بامداد یا پسین پدر و مادر از او خشمگین باشند دو در از جهنم به رویش باز است، و اگر یک كدام ناراضى باشد یک در . (نصایح ص 79 )




برچسب ها :

انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) علاوه بر ابعاد سیاسی مختلف در کوتاه مدت تبدیل به یک دانشگاه انسان سازی شد. در طول سال های مبارزات پیش از انقلاب و در طول جنگ تحمیلی افرادی بودند که با دم مسیحایی روح خدا به یکباره دچار تحولات عظیم روحی شده و در راه اسلام حتی تا پای فدا کردن خود نیز پیش رفتند

یکی از این شهدا شهید "شاهرخ ضرغام" بود. وی سال 1328 در تهران متولد شد. در جوانی، به سراغ ورزش کشتی رفت و به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی دعوت شد. اما زندگی او به خاطر همنشینی با دوستان نا اهل، در غفلت و گمراهی ادامه داشت تا این که در بهمن سال 1357 و با پیروزی انقلاب، تغییری بزرگ در زندگی‌اش رخ داد

وی وقتی از گذشته‌اش حرف می‌زد، داستان حُر را بازگو می‌کرد و می‌گفت: "حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید. من نیز باید جزء اولین‌ها باشم".

در همان روزهای اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهه رفت و همگام با سردار شهید سید مجتبی هاشمی که فرمانده گروه چریکی فدائیان اسلام بود، به مبارزه علیه تجاوزگران بعثی پرداخت و در کوتاه مدتی آنقدر دلاورانه جنگید که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرده بود. وی از خدا می خواست که تمام گذشته‌اش را پاک کند و هیچ چیز از او باقی نماند؛ نه اسم، نه شهرت، نه مزار و سرانجام در تاریخ 17 آذر سال 1359 در دشت‌های شمالی آبادان به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید."

محمد تهرانی، آخرین همرزم شاهرخ ضرغام نحوه شهادت وی را اینگونه نقل می کند: "ساعت 9 صبح بود. تانک‌های دشمن مرتب شلیک می‌کردند و جلو می‌آمدند. شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت. من هم دویدم و 2 گلوله آرپی‌جی پیدا کردم. هنوز گلوله آخر را شلیک نکرده بودم که صدایی شنیدم. به سمت شاهرخ دویدم. روی سینه‌اش حفره‌ای از اصابت گلوله تیربار تانک ایجاد شده بود. عراقی‌ها نزدیک شدند. من با یک اسیر عراقی پناه گرفتم. از دور دیدم چند عراقی کنار پیکر شاهرخ ایستاده‌اند و از خوشحالی هلهله می‌کردند




برچسب ها :

فرق نقاشی با عکس در احساس آرامشی است که نقاشی به انسان میدهد. پیکاسو

 

همه مي خواهند به فهم نقاشي برسند. چرا هيچ كس تلاش نمي كند آواز پرندگان را درك كند؟ پیکاسو

«هنر» دروغی است که چشمانمان را به روی حقیقت باز می کند. پیکاسو

من نمی جویم، می یابم.پیکاسو

برای جوانمردی و مروتی که به هر کس می کنی انتظار هیچ پاداشی نداسته باش. پیکاسو

اگر آینه نبود، همیشه خود را جوان می دانستم. پیکاسو

حقیقت واقعی در سکوت نهفته است. پیکاسو

فرق نقاشی با عکس در احساس آرامشی است که نقاشی به انسان میدهد. پیکاسو

هنگام کار کردن راحت هستم ، چیزی که مرا خسته میکند بیکاری و دیگر اشخاص است. پیکاسو

من جستجو نمیکنم ،پیدا میکنم. پیکاسو

هر کودکی یک هنرمند است ،مساله مهم "هنرمند ماندن" است. پیکاسو




برچسب ها :

1. نوجوانان و جوانان و حسّ استقلال طلبي

جوان امروز، کودک مطيع و فرمان بردار ديروز نيست. حسّ استقلال طلبي و آزادي خواهي با فرا رسيدن بلوغ در نهاد جوان بيدار مي گردد از اين که آنان را بچّه مي خوانيد ناراحت مي شوند. استقلال يک پديده ي رشدي طبيعي است.
حتّي کودک از 2 سالگي مي خواهد کارهايش را خودش انجام بدهد و مستقل باشد. امّا متأسفانه، والدين مانع اين امر مي گردند و اجازه نمي دهند. کودک ياد بگيرد از 2 سالگي خودش کارهايش را انجام بدهد.
چگونه به استقلال جوانان خود کمک کنيم؟
- اجازه ي تصميم گيري به آنان بدهيم؛
- بچّه ها را از عواقب تصميم گيري نترسانيم؛
- تصميم گيري را در نوجوانان تقويت کنيم؛
- مسئوليت به آنان واگذار کنيم.

2. با نوجوانان و جوانان خود مشورت کنيد

پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند: «الولد وزير سبع سنين».(1)
در اين دوره، با نوجوان خود مشورت کنيد پيامبر با سرباز هيجده ساله مشورت مي کرد.

خاصيّت مشورت با نوجوانان و جوانان

- با مشورت به او شخصيت مي دهيد؛
- از توان عقلي او کمک گرفته، رشد عقلاني اش را بيشتر مي کنيد؛
- مشورت اعتماد به نفس او را بالا مي برد؛
- در آرامش رواني او تأثير دارد؛
- ياد مي گيرد در آينده، از اصل مشورت استفاده کند؛
- او را وادار به تفکّر منطقي مي کند؛
- جايگاه خود را در خانواده پيدا مي کند.

3. رازدار جوانان خود باشيد

جوان در دوره اي قرار گرفته است که احساسات او بر عقلش غلبه دارد، لذا وقتي رفتارها بر اساس احساس باشد، خطا هم زياد دارد.
1. اگر جوان در محيط خانواده ضعف هايي دارد، اين نقاط ضعف او را به ديگران نگوييد.
2. گاهي نوجوان و جوان دچار گناه مي گردد. سعي کنيد، آبروي او را جلوي ديگران نبريد.
3. اگر راز او را فاش کرديد و حتّي به پدر بزرگ يا مادر بزرگ او گفتيد:
الف) پنهان کاري مي کند؛
ب) اعتماد به شما نخواهد کرد؛
ج) در اثر فرو ريختن ديوار اعتماد بين شما و او، جوان به «لالي اختياري» مبتلا مي گردد يعني، مثل افراد لال ديگر حرف نمي زند.

4. نوجوانان و جوانان را کنترل شديد نکنيد

1. والدين بايد در دوره ي نوجواني و جواني به جاي کنترل مستقيم، کنترل از راه دور داشته باشند.
2. جوان از اين که کنترل مستقيم شود به شدّت ناراحت مي گردد.
3. تربيت کردن، تسليم کردن، وابسته کردن، رام کردن و اهلي کردن نيست. تربيت خود رهبري است.
4. تربيت، خوديابي مستمر است و خودشناسيِ دايمي است.
5. نوجوان و جوان را به خاطر يک اشتباه، براي هميشه طرد نکنيد.
6. فرصت دادن براي اشتباه، راهي براي عبرت گيري است. جوان را به خاطر اشتباه نترسانيد، جواني که از خطا و شکست بترسد کمتر به موفّقيّت و خلاقيّت فکر مي کند.

5. عذر جوانان را بپذيريد

امام سجّاد (عليه السلام) فرمودند:
«اگر کسي از طرف راست تو ناسزا گفت و سپس از طرف چپ آمد و عذر خواست عذر او را بپذير.»(2)
حتّي توصيه شده که اگر جوان اشتباه کرد، کاري نکنيد که او شرمنده گردد. شما عذر براي او بتراشيد. علي (عليه السلام) مي فرمايند: «عذر برادرت را بپذير؛ اگر عذري نداشت برايش عذر بتراش.»(3)

6. به نوجوانان و جوانان احترام بگذاريد

اسلام رابطه اي را قبول دارد که بر اساس تکريم شخصيت، احترام متقابل و عزّت نفس باشد. جوانان، تشنه ي محبّت و احترام اند، يکي از آثار ارزشمند احترام به شخصيت جوان، برخورد توأم با احترام با اوست. مکتب انسان ساز اسلام به بزرگان و والدين سفارش نموده است که به جوانان احترام بگذاريد.
علي (عليه السلام) مي فرمايند:
«اَجمِلوُا في الخطاب تَسمَعُوا جَميلَ الجواب».(4)
پسنديده و نيک با افراد سخن بگوييد و برخورد کنيد تا جواب و برخورد محترمانه را مشاهده نماييد.
جواني که شخصيتش مانند شخصيت بزرگسالان مورد کمال و تکريم و احترام است کوشش مي کند، که رفتارش شايسته ي اين تکريم باشد. او مراقبت مي کند از اعمالي که مقام او را تنزّل مي دهد، اجتناب نمايد.
حضرت پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«اکرِمُوا اَولادَکم واَحسِنوا آدابَهم».(5)
فرزندنتان را اکرام کنيد و به آنان آداب شريف و نيکو بياموزيد.

7. به جاي جوانان انتخاب نکنيد

در اين دوره نوجوان و جوان دوست دارد خود انتخاب کند و ديگران به انتخاب او احترام بگذارند. والدين به عنوان راهنما در کنار فرزندان خود باشند و کمک کنند تا آن ها انتخاب درست داشته باشند. اگر در انتخاب اشتباه کردند آن ها را تحقير و سرزنش نکنند و اجازه دهند در انتخاب هاي بعدي درست عمل کنند.

8. در مورد آينده ي او پيش گويي نکنيد

گاهي مربيّان و والدين، با توجّه به رفتارهاي غير معقول و غير منطقي نوجوان، در مورد آينده ي او پيش گويي هاي خوبي ندارند.
جوان، مربّي و والدين را قبول دارد. لذا گاهي باور مي کند که پيش گويي منفي والدين و مربّي آينده ي او را رقم مي زند. لذا در چنين مواقعي که رفتار جوان از پختگي برخوردار نيست، از پيش گويي در مورد آينده ي او پرهيز کنيد.

9. در مورد جوانان قضاوت منفي نکنيد

قضاوت منفي و مثبت والدين، مهم ترين عامل سقوط و پيشرفت جوان است. روان شناسان اعتقاد دارند ذهن جوانان همانند باغچه اي است که در آن گل يا خار کاشته ايد؛ لذا قضاوت مثبت، عامل اعتماد به نفس، پيشرفت و خلّاقيّت جوان است.
ذهن ما باغچه است؛
گل در آن بايد کاشت.
زحمت کاشتن يک گل سرخ،
کمتر از، برداشتن هرزگي آن علف است.
گل بکاريم بيا، گل بکاريم بيا،
تا مجال علف هرز فراهم نشود!

10. محبّت به جوانان

انسان تشنه ي محبّت است؛ در تحقيقات و پژوهشي، تحت عنوان «بررسي علل فرار نوجوانان از خانه» نشان داده شده است که 95% نوجوانان فراري از خانه کساني هستند که از محبّت والدين خود محروم مانده اند؛ لذا مهم ترين نياز جوان، نياز به محبّت است.

الف) ويژگي جواناني که از محبّت والدين بهره مند بوده اند:

1. قدرت سازگاري و سازش يافتگي اجتماعي دارند.
2. احساس امنيّت رواني و آرامش مي کنند.
3. با نشاط و با روحيّه هستند و از زندگي کردن لذّت مي برند.
4. افرادي واقع بين بوده، به خود اعتماد و اطمينان دارند.
5. از استقلال انديشه برخوردارند و به کسي متّکي نيستند.
6. افراد خلّاق، مبتکر و فعّال هستند.

ب) ويژگي جواناني که از محبّت والدين خود محروم مانده اند:

1. احساس ناامني و عدم آرامش مي کنند.
2. نسبت به ديگران بدبين هستند.
3. از زندگي و زنده بودن خود لذّت نمي برند.
4. افرادي وابسته، خجالتي و کم رو هستند و تمايل به تقليد کورکورانه دارند.
5. براي جلب توجّه و خود نمايي، دست به روش هاي نامطلوب مي زنند؛ مثل تک چرخ زدن با موتورسيکلت در خيابان.
6. براي کسب محبّت، به هر نحوي دنبال گدايي کردن محبّت هستند.
7. از اعتماد به نفس پاييني برخوردارند.
8. کساني که از محبّت والدين خود محروم مي مانند به افراد غريبه زود اعتماد مي کنند.

11. در برخورد با جوانان، عدالت را رعايت کنيد

پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله)، فرمودند:
«اِعدِلوا بينَ اَولادِکُم».(6)
ميان فرزندانتان عدالت را رعايت کنيد.
بعضي از والدين، ناخواسته و يا ندانسته، بين فرزندان فرق مي گذارند و اين باعث آزردگي خاطر جوانان مي گردد. والدين گاهي به قصد اصلاح جوان خود، پيوسته او را مورد توبيخ و اهانت خويش قرار مي دهند؛ غافل از اين که تکرار ملامت اثر معکوس دارد و نوجوان را در اعمال ناپسند خود جسورتر مي کند و به لجاجت وا مي دارد.
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
«اَلاِ فَراطُ فِي المَلَامِةِ تِشُبُّ نِيرانَ اللَّجاج».(7)
زياده روي در ملامت، آتش لجاجت و لجبازي را شعله ور مي کند.

12. از بعضي رفتارهاي نوجوانان و جوانان خود تغافل کنيد

زمير قافله گاهي تغافلي بايد *** که نااميد نگردند قاطعان طريق
قرآن در سوره ي فرقان، خطاب به مردم مي فرمايد: يکي از صفات عبادالرّحمن اين است که وقتي خطايي را مي بينند با سلامت از کنار آن بگذرند.
والدين و مربيّان بايد در برخورد با جوان از شيوه ي تغافل استفاده نمايند.
«وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً».(8)
وقتي انسان جاهلي به آن ها خطاب کرد، با سلامت از کنار او مي گذرند.
ناديده گرفتن رفتار بد نوجوان، يک نوع تربيت است ، امّا در موقعيت هاي خاص اين اشتباه را بايد به او تذکّر داد.

13. روي نقاط مثبت جوانان دست بگذاريد

وقتي با نوجوان و جوان رو به رو مي شويد، با او برخورد مثبت داشته باشيد. از کلمه ها و عبارت هاي تشويق آميز استفاده کنيد و به دنبال نکات مثبت او باشيد، نه عيب جويي و ايراد گرفتن. منظور اين است که رفتارهاي مطلوب فرزندتان را تحسين کنيد و توانايي هاي او رامدّ نظر داشته باشيد.
اجازه دهيد ديدار شما با نوجوان و جوان، خوشايند باشد و يک خاطره ي مثبت ايجاد کند. سعي کنيد برخورد شما با فرزندتان آرامش بخش باشد نه اضطراب آفرين! لذا شايسته نيست در جست و جوي خطاها و نقاط ضعف فرزندتان باشيد؛ بلکه موفّقيّت ها، نقاط مثبت و توانايي و توانمندي هاي او را ببينيد، مطرح کنيد و يادآور شويد.

14. به دوستان او احترام بگذاريد

نوجوان و جوان مي خواهد پايگاهي فراتر از خانواده در ميان هم سنّ و سال هاي خود بيابد. مهم ترين منبع اطّلاعاتي براي نوجوان، دوستان هم سنّ و سال او هستند. نوجوان ناگزير است ارتباط خود را با آنان حفظ کند و در مدرسه ي آنان تعليم ببيند. دوستان منبع ارزشمندي براي حمايت و الگوي آنان مي باشند.
دوستي، يک رابطه ي شخصي، صميمانه، خصوصي و انحصاري است که در آن علاوه بر مشارکت در فعّاليت ها، همدلي و هم ذوقي به خوبي نمايان است.(9)
لذا نوجوانان دوست دارند و علاقه مند است که والدين با دوستان آنان رابطه ي حسنه داشته باشند. و دوستشان را بپذيرند. والدين هم سعي کنند با دعوت از دوستان فرزندان خود به منزل، رابطه اي پدرانه داشته باشند، در حالات شهيد مطهّري (رحمه الله) مي نويسند: که از دوستان فرزندش دعوت مي کرد تا آنان را بشناسد.

15. والدين نظرات خود را به نوجوانان و جوانان تحميل نکنند

گاهي والدين نظرات و علايق خود را به فرزندان تحميل مي کنند و حتّي بدون توجّه به سنّ و موقعيت آنان، رنگ و مدل لباس براي آن ها انتخاب مي نمايند. در چنين موقعيتي، بروز رفتارهايي از قبيل لجبازي، مقاومت منفي و سرکشي قابل پيش بيني است. بايد به نوجوان اعتماد کرد و نظر خود را بر او تحميل نکرد.

16. نوجوانان و جوانان خود را با ديگران مقايسه نکنيد

در قرآن کريم در سوره ي نوح آمده است: «به تحقيق خداوند شما را متفاوت آفريده است.»(10)
اين موضوع در روان شناسي تحت عنوان اصل «تفاوت هاي فردي» مطرح است. تفاوت هاي موجود در انسان بيان گر اين نکته است که پدر و مادر با فرزندان خود مطابق روحيّه، علايق و ويژگي هاي او رفتار کنند؛ پس هرگز توانايي ها و ناتواني هاي نوجوان را با نوجوان ديگر مقايسه نکنيد.
گاهي قصد والدين از اين مقايسه، وادار کردن فرزندان و يا تحريک بيشتر آنان به فعّاليت ها است، در حالي که، اين روش درستي نيست و نتيجه ي معکوس دارد و از اين طريق غرور جوان را مي شکند.
گاهي والدين شرايط گذشته ي خود را با زمان حال فرزندان مقايسه مي کنند. بايد دانست که نوجوان از اين مقايسه احساس بي کفايتي کرده، اعتماد به نفس خود را از دست مي دهد.

17. عزّت نفس جوانان را تقويت کنيد

يکي از مؤثّرترين روش هاي برقراري ارتباط با نوجوان و جوان، حفظ تأمين عزّت نفس او است. تحقيقات نشان داده نوجواني که از عزّت نفس بالايي برخوردار است، بهتر مي تواند زندگي و با ديگران رابطه برقرار کند و به پيشرفت نايل گردد و فردي خلاّق و پويا باشد. نوجوان و جواني که عزّت نفس بالايي دارد، در رويارويي با مشکلات از استواري و مقاومت زيادي برخوردار است.

18. به نوجوانان و جوانان خود مسئوليت واگذار کنيد

نوجوانان و جوانان را به داشتن و پذيرفتن مسئوليت تشويق کنيد. پدر و مادر مسئول هستند کودک ديروز، نوجوان امروز و جوان فردا را براي ورود به دنياي بزرگترها آماده کنند. نوجوان شما، روزي شما را ترک مي کند. و به دنياي مستقل خود قدم مي گذارد، چقدر او را با واقعيّت ها، آشنا کرده ايد؟ چقدر او را مسئوليت پذير تربيت کرده ايد؟ و چقدر او را با مسئوليت هايش آشنا کرده ايد؟ جوان با انجام مسئوليت احساس غرور و بزرگي و شخصيت کرده، جايگاه خود را پيدا مي کند. جواني که نتواند از عهده ي انجام مسئوليتي بر آيد، احساس نااميدي و سرخوردگي خواهد کرد.

19. او را بچّه نخوانيد از اين که او را بچّه مي خوانيد ناراحت است

بعضي از والدين ناخودآگاه و يا از روي غفلت، فرزند نوجوان يا جوان خود را بچّه خطاب کرده، شخصيت او را در حد يک کودک تنزّل مي دهند. اگر چه اين نوع برخورد جنبه ي دل سوزي دارد، ولي نوجوان و جوان از اين که هنوز والدين او را در موقعيت جديد تأييد نمي کنند، ناراحت است.
مقام معظم رهبري (مدظله العالي) مي فرمايند:
مايلم بزرگ ترها و مسؤولان به مسأله جوانان توجه کنند يعني از منظر جوان به مسئله جواني نگاه کنند، آرزوها و توقعات جوان را ببينند، وظايف خود را در قبال اين توقعات و خواسته هاي به حق بفهمند....(11)

20. با نوجوانان همدلي و همفکري داشته باشيد

وقتي بين اعضاي خانواده هم دلي و هم فکري و همکاري وجود داشته باشد. اعضاي خانواده در کنار هم احساس امنيّت و آرامش مي کنند. هم دلي با نوجوان و جوان به اين معنا نيست که در هر شرايطي تسليم خواسته هاي غير منطقي او بشويم، هم دلي و هم فکري با نوجوان و جوان، يعني: هم زباني با او، ايجاد ارتباط سالم و منطقي با نوجوان.
اين هم دلي و هم فکري فرصتي را ايجاد مي کند تا جوان براي غلبه بر نگراني ها و ترس هاي خود با شما درد دل کند و حرف دل خود را بزند؛ لذا هم دلي و هم فکري با نوجوان زمينه هاي سازگاري او را با اعضاي خانواده فراهم مي کند.

21. به او اجازه ي حلّ مشکل بدهيد

مقام معظم رهبري (دامت برکاته) مي فرمايند:
«جوان احساس مي کند در وجود او انرژي هاي متراکم وجود دارد. توانايي هايي که در خود احساس مي کند هم از لحاظ جسماني، هم از لحاظ فکري و ذهني، حقيقتاً هم توانايي هايي که در جوان هست، مي تواند معجزه کند! مي تواند کوه ها را جابجا کند! اگر از اين توانايي ها بهره برداري نکند، احساس بيهودگي مي کند.»(12)
گاهي جوان با مشکلي مواجه مي گردد. اين فرصت را به او بدهيد تا خود بتواند بر مشکلش غلبه پيدا کند. شما درکار او دخالت نکنيد، بلکه به عنوان يک راهنماي دلسوز در کنار او باشيد. مشکلات نه تنها به ايجاد اعتماد به نفس در جوان کمک مي کند، بلکه از مشکلات به عنوان زمينه اي براي تجربه اي نوين و راه گشا استفاده مي کند.

22. جايي که ضرر ندارد به او امتياز بدهيد

توصيه مي شود مانع بعضي رفتارهاي غير ناهنجار نوجوان و جوان که احياناً با سليقه ي شما والدين محترم سازگاري ندارد، نشويد. مانند رسيدن به وضع ظاهر، آرايش مو، گذاشتن خطّ ريش، پوشيدن لباس مورد علاقه، و...اقتضاي سنّ جواني است؛ لذا ممانعت والدين و يا مبارزه با اين نوع رفتارها، نوجوان و جوان را بيشتر جسور و گستاخ کرده، موجب مي شود رفتارهاي ضد اجتماعي از خود بروز دهد.

23. نيازهاي جوانان را بشناسيد

شناخت نيازهاي نوجوان و جوان، راهي براي ارتباط سالم با آنان است، در هر مقطع سنّي بر اساس روان شناسي رشد، فرد داراي نيازهايي است که اگر به اين نيازها به موقع پاسخ داده نشود، عامل سرخوردگي فردي و يا تثبيت مي گردد. جوان در دوره ي نوجواني و جواني نيازهايي دارد که در اين مقاله به تعدادي از آن ها اشاره مي کنم.
- نياز به شناخت خود و محيط؛
- نياز به محبّت؛
- نياز به احترام و تکريم شخصيت؛
- نياز به عزّت نفس؛
- نياز به اعتماد به نفس؛
- نياز به تعلّق به گروه؛
- نياز به امنيّت و آرامش؛
- نياز به آزادي در استقلال عمل؛
- نياز به نشاط و شادابي و تفريح؛
- نياز به تحصيل و دانستن؛
- نياز به تشکّر و قدرداني؛
- نياز به آراستگي و زيبايي؛
- نياز به حضور فعّال در اجتماع؛
- نياز به همراه و مونس؛
- نياز به ازدواج؛
- نياز به معنويت و اخلاق؛
- نياز به تشويق؛
- نياز به گفت و گو و حرف زدن؛
- نياز به توجّه و شنيدن حرف هاي او؛
- نياز به شکوفايي و خلّاقيت و نوآوري؛
- نياز به تفکّر و تخيّل؛
- نياز به هنر و طرّاحي و نقّاشي.
- نياز به تحرّک و ورزش.
- نياز به دوستي و دوستان؛
- نياز به نظم و برنامه ريزي؛
- نياز به احساس مفيد بودن؛
- نياز به ارشاد و نصيحت؛
- نياز به انتخاب و شخصيت؛
- نياز به انتقاد؛
- نياز به تفاهم و درک و پذيرش؛
- نياز به کار و شغل؛
- نياز به تغذيه ي مناسب و بهداشت فردي؛
- نياز به استراحت و خواب؛

24. هنگام مواجهه با عصبانيت نوجوانان و جوانان

يکي از ويژگي هاي عاطفي دوره ي نوجوان خشم و عصبانيت است. نوجوان در مقايسه با دوره هاي قبل، بسيار زودتر عصباني مي شود و واکنش نشان مي دهد. بسياري از خانواده ها از عصباني شدن فرزند نوجوان خود خبر مي دهند. گاهي کوچک ترين حرفي نوجوان را عصباني مي کند. بهترين موضع گيري در مقابل نوجوان عصباني اين است که شما عصباني نشويد. با حفظ خون سردي خود، رفتاري معقول در پيش بگيريد و از عقب نشيني در مقابل از او و تسليم شدن در مقابل خواسته هاي او، تا حدّ ممکن پرهيز کنيد.
ناپلئون مي گويد:
«براي خاموش کردن آتش، بايد به او نزديک شد.»
وقتي نوجوان و جوان عصباني مي شود، بايد خود را به او نزديک کرد و با محبّت و صبر، آتش خشم او را خاموش کرد. مي گويند: «وقتي قايق نمي تواند از زير پل عبور کند، خراب کردن پل اشتباه است. بايد سطح آب را کاهش داد تا قايق از زير پل عبور کند! والدين در چنين مواقعي بايد در مقابل عصبانيّت جوان، عصبانيّت خود را کنترل کنند تا جوان آرام شود.

25. هميشه در دسترس نوجوانان و جوانان خود باشيد

گاهي والدين احساس مي کنند وقتي نوجوان و جوان در اين مقطع سنّي قرار گرفت، ديگر نياز به والدين ندارد و نبايد براي آنان وقت گذاشت؛ در صورتي که در دوره ي کودکي، والدين وقت بيشتري را بر فرزندان خردسال خود مي گذارند.
نوجوان و جوان نيازمند است در مواقع لزوم درکنار والدين باشد، احساس غربت و تنهايي در اين دوره، يکي از عوامل بروز افسردگي نوجوان است. لذا به والدين توصيه مي شود فرصت هايي را ايجاد کنند تا بتوانند به صورت هاي مختلف، مانند (حضور در باشگاه براي تمرين آنان، کتابخانه، اتاق مطالعه و يا ورزش کردن با آنان)، درکنار فرزندان خود باشند.

1. مکارم الاخلاق، ص 255.
2. محمّدي ري شهري، منتخب ميزان الحکمه، ص 363، شماره ي 405.
3. همان، شماره ي 4048.
4. غررالحکم و درر الکلم، ح 2568.
5. محمّدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 10، ص 712.
6. مکارم الاخلاق، ج1، ح 1624.
7. غررالحکم، ص 278.
8. سوره ي فرقان، آيه 63.
9. مجلّه ي زندگي، دفتر دوستي، مقاله ي دکتر گلزاري، ص 6.
10. سوره ي نوح، آيه 14.
11. حرف دل، ص 51.
12. حرف دل، ص 46 و 51.

منبع مقاله :
رفيعي محمدي، علي محمد، (1392)، من جوانم: ويژگي هاي دوره نوجواني و جواني، قم: انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ اول




برچسب ها :

حدیث اول :

من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه .

امام جعفر صادق (ع) : هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 189

حدیث دوم :

ان المسلمين يلتقيان ، فافضلهما أشدهما حبا لصاحبه .

امام جعفر صادق (ع) : از دو مسلمان كه به هم برخورد مي كند آن كه ديگري را بيشتر دوست دارد بهتر است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 193

حدیث سوم :

جعل الخير كله في بيت و جعل مفتاحه الزهد في الدنيا .

امام جعفر صادق (ع) : همه خير در خانه اي نهاده شده و كليدش را زهد و بي رغبتي به دنيا قرار داده اند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 194

حدیث چهارم:

اذا أراد الله بعبد خيرا زهده في الدنيا و فقهه في الدين و بصره عيوبها و من أوتيهن فقد أوتي خير الدنيا و الاخرة .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي را خواهد او را نسبت به دنيا بي رغبت و نسبت به دين دانشمند كند و به دنيا بينايش سازد و به هر كه اين خصلتها داده شود خير دنيا و آخرت داده شده .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 196

حدیث پنجم:

خف الله كأنك تراه و إن كنت لا تراه فإنه يراك .

امام جعفر صادق (ع) : چنان از خدا بترس كه گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 110

حدیث ششم :

كان أميرالمؤمنين صلوات الله عليه يقول : أفضل العبادة العفاف .

امام جعفر صادق (ع) : اميرالمؤمنين عليه السلام  مي فرمود : بهترين عبادت عفت است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 125

حدیث هفتم :

قال رسول الله : من ترك معصية لله مخافة الله تبارك و تعالي أرضاه الله يوم القيامة .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرمود : هر كه گناهي را براي خدا و ترس از او ترك كند خدا او را در روز قيامت خشنود گرداند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 128

حدیث هشتم :

قال الله تبارك و تعالي : ما تحبب إلي عبدي بأحب مما افترضت عليه .

امام جعفر صادق (ع) : خداوند متعال فرموده است : بنده من با چيزي محبوبتر از انجام واجبات به من دوستي نكند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 129

حدیث نهم :

العباد ثلاثة : قوم عبدوا الله عز و جل خوفا فتلك عبادة العبيد و قوم عبدوا الله تبارك و تعالي طلب الثواب ، فتلك عبادة الأجراء و قوم عبدوا الله عز و جل حبا له فتلك عبادة الأحرار و هي أفضل العبادة .

امام جعفر صادق (ع) : عبادت كنندگان سه دسته اند : گروهي خداي متعال را از ترس عبادت كنند و اين عبادت بردگان است ، گروهي خداي متعال را به طمع ثواب عبادت كنند و اين عبادت مزدوران است . دسته اي خداي متعال را براي دوستيش عبادت كنند و اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 131

حدیث دهم :

إنما خلد أهل النار في النار لأن نياتهم كانت في الدنيا أن خلدوا فيها أن يعصوا الله أبدا . و إنما خلد أهل الجنة في الجنة لأن نياتهم كانت في الدنيا أن لو بقوا فيها أن يطيعوا الله أبدا ، فبالنيات خلد هؤلاء و هؤلاء . ثم تلا قوله تعالي : " قل كل يعمل علي شاكلته " قال : علي نيته .

امام جعفر صادق (ع) : اهل دوزخ از اينرو در دوزخ جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرماني خدا كنند و اهل بهشت از اينرو در بهشت جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقي بمانند هميشه اطاعت خدا كنند پس اين دسته و آن دسته به سبب نيت خويش جاوداني شدند ، سپس قول خداي تعالي را تلاوت نمود : بگو هركس طبق طريقه خويش عمل مي كند . فرمود : يعني طبق نيت خويش .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 135 - 136

حدیث یازدهم :

لا تكرهوا إلي أنفسكم العبادة .

امام جعفر صادق (ع) : عبادت را به خود مكروه و ناپسند نداريد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 137

حدیث دوازدهم :

ان الله عز و جل إذا أحب عبدا فعمل قليلا جزاه بالقليل الكثير.

امام جعفر صادق (ع) : چون خداي تعالي بنده اي را دوست دارد و او عمل كوچكي انجام دهد ، خدا او را پاداش بزرگ دهد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 137 – 138

حدیث سیزدهم :

الصبر رأس الايمان .

امام جعفر صادق (ع) : صبر سر ايمان است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 140

حدیث چهاردهم :

ثلاث من علامات المؤمن : علمه بالله و من يحب و من يبغض .

امام جعفر صادق (ع) : سه چيز از علامات مؤمن است : شناختن خدا و شناختن دوستان و دشمنان خدا .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 192

حدیث پانزدهم :

من ابتلي من المؤمنين ببلاء فصبر عليه ، كان له مثل أجر الف شهيد .

امام جعفر صادق (ع) : هر مؤمني به بلائي گرفتار شود و صبر كند ، اجر هزار شهيد براي اوست .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 146

حدیث شانزدهم :

محمد بن سليمان الديلمي عن أبيه قال : قلت لابي عبدالله - عليه السلام - فلان بن عبادته و دينه و فضله ! فقال : كيف عقله ؟ قلت : لا أدري : فقال : ان الثواب علي قدر العقل .

امام جعفر صادق (ع) : سليمان ديلمي مي گويد : به امام صادق - عليه السلام - عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است . فرمود : عقلش چگونه است ؟ گفتم نمي دانم . فرمود : پاداش به اندازه عقل است .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 12

حدیث هفدهم :

أكمل الناس عقلا أحسنهم خلقا .

امام جعفر صادق (ع) : عاقل ترين مردم خوش خلق ترين آنهاست .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 27

حدیث هیجدهم :

قال رسول الله (ص ) : إنا معاشر الانبياء أمرنا أن نكلم الناس علي قدر عقولهم .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا (ص ) فرموده است:ما گروه پيامبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن بگوئيم .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 27

حدیث نوزدهم :

قال رجل له - عليه السلام - ما العقل ؟ قال : ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان . قال : قلت : فالذي كان في معاوية ؟ فقال : تلك النكراء ، تلك الشيطنة ، وهي شبيهة بالعقل ، و ليست بالعقل .

امام جعفر صادق (ع) : شخصي از امام صادق - عليه السلام - پرسيد عقل چيست ؟ فرمود : چيزي است كه به وسيله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آيد . آن شخص گويد : گفتم پس آنچه معاويه داشت چه بود ؟ فرمود : آن نيرنگ است ، آن شيطنت است ، آن نمايش عقل را دارد ، ولي عقل نيست .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 11

حدیث بیستم :

عبدالله بن سنان قال : ذكرت لابي عبدالله - عليه السلام - رجلا مبتلي بالوضوء و الصلاة و قلت : هو رجل عاقل ، فقال : أبو عبدالله و أي عقل له و هو يطيع الشيطان ؟ فقلت له : و كيف يطيع الشيطان ؟ فقلت له : سله هذا الذي يأتيه من أي شيء هو ؟ فانه يقول لك من عمل الشيطان .

امام جعفر صادق (ع) : ابن سنان گويد به حضرت صادق - عليه السلام - عرض كردم : مردي هست عاقل كه گرفتار وسواس در وضو و نماز مي باشد : فرمود چه عقلي كه فرمانبري شيطان مي كند ؟ گفتم : چگونه فرمان شيطان مي برد ؟ فرمود از او بپرس وسوسه اي كه به او دست مي دهد از چيست ؟ قطعا به تو خواهد گفت از عمل شيطان است .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 13

حدیث بیست و یک :

قال - عليه السلام - : قال رسول الله : يا علي لا فقر أشد من الجهل ، لا مال أعود من العقل .

امام جعفر صادق (ع) : پيامبر خدا فرموده است : اي علي هيچ تهيدستي سخت تر از ناداني و هيچ مالي سودمندتر از عقل نيست .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 30

حدیث بیست و دو :

ليس بين الايمان و الكفر الا قلة العقل قيل : و كيف ذاك يا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد يرفع رغبته الي مخلوق فلو أخلص نيته لله لأتاه الذي يريد في أسرع من ذلك .

امام جعفر صادق (ع) : ميان ايمان و كفر فاصله اي جز كم عقلي نيست . عرض شد : چگونه اي پسر پيغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مي شود ، در صورتي كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت به او رسد .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 32 – 33

حدیث بیست و سه :

اذا أراد الله بعبد خيرا فقهه في الدين .

امام جعفر صادق (ع) : چون خدا خير بنده اي خواهد ، او را در دين دانشمند كند .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 39

حدیث بیست و چهار :

ليس بين الايمان و الكفر الا قلة العقل قيل : و كيف ذاك يا ابن رسول الله ؟ قال : إن العبد يرفع رغبته الي مخلوق فلو أخلص نيته لله لأتاه الذي يريد في أسرع من ذلك .

امام جعفر صادق (ع) : ميان ايمان و كفر فاصله اي جز كم عقلي نيست . عرض شد : چگونه اي پسر پيغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق مي شود ، در صورتي كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت به او رسد .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 32 - 33

حدیث بیست و پنج :

طلب العلم فريضة .

امام جعفر صادق (ع) : كسب دانش واجب است .

اصول كافي ، ج 1 ، ص 35

حدیث بیست و ششم :

من زار أخاه في الله قال الله عز و جل : إياي زرت و ثوابك علي و لست أرضي لك ثوابا دون الجنة .

امام جعفر صادق (ع) : هر كسي كه براي خدا از برادرش ديدن كند ، خداي متعال فرمايد : مرا ديدن كردي و ثوابت بر من است و به ثوابي جز بهشت برايت خرسند نيستم .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 255

حدیث بیست و هفتم :

تصافحوا فإنها تذهب بالسخيمة .

امام جعفر صادق (ع) : با يكديگر مصافحه كنيد ، زيرا مصافحه كينه را مي برد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 264

حدیث بیست و هشتم :

لا يقبل رأس احد و لا يده إلا رسول الله أو من اريد به رسول الله صلي الله عليه و آله .

امام جعفر صادق (ع) : نبايد سر يا دست كسي بوسيده شود مگر دست پيامبر خدا صلي الله عليه و آله يا كسي كه از او پيامبر خدا صلي الله عليه و آله قصد شود .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 267

حدیث بیست  و نهم :

شيعتنا الرحماء بينهم ، الذين اذا خلوا ذكروا الله .

امام جعفر صادق (ع) : شيعيان ما با يكديگر مهربانند ، چون تنها باشند خدا را ياد كنند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 268

حدیث سی ام :

من أحب الاعمال الي الله عز و جل إدخال السرور علي المؤمن : اشباع جوعته أو تنفيس كربته أو قضاء دينه .

امام جعفر صادق (ع) : از جمله دوست داشتني ترين اعمال نزد خداي متعال شادي رسانيدن به مؤمن است و سير كردن او از گرسنگي ، يا رفع گرفتاري او يا پرداخت بدهيش .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 276

حدیث سی و یک ام :

قال عن سدير قال : قلت له - عليه السلام - هل يجزي الولد والده ؟ فقال : ليس له جزاء إلا في خصلتين يكون الوالد مملوكا فيشتريه ابنه فيعتقه أو يكون عليه دين فيقضيه عنه .

امام جعفر صادق (ع) : سدير گويد : به امام صادق عليه السلام عرض كردم : آيا فرزند مي تواند پدرش را پاداش دهد ؟ فرمود : پاداشي براي پدر نيست جز در دو صورت : پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد كند،پدر بدهي داشته باشد و پسر آن را بپردازد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 237

حدیث سی و دوم :

شرف المؤمن قيام الليل و عزه استغناؤه عن الناس .

امام جعفر صادق (ع) : شرافت مؤمن به شب زنده داري و عزتش به بي نيازي از مردم است .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 218

حدیث سی و سوم :

قيل له - عليه السلام - اي الاعمال أفضل ؟ قال : الصلاة لوقتها و بر الوالدين و الجهاد في سبيل الله عز و جل .

امام جعفر صادق (ع) : به امام صادق عليه السلام عرض شد . كدام اعمال بهتر است ؟ فرمود : نماز در وقت و نيكي با پدر و مادر و جهاد در راه خداي متعال .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 231

حدیث سی و چهارم:

مثل الدنيا كمثل ماء البحر كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي يقتله .

امام جعفر صادق (ع) : دنيا مانند آب درياست كه هر چه شخص تشنه از آن بيشتر آشامد ، تشنگيش بيشتر شود تا او را بكشد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 205

حدیث سی و پنجم :

من رضي من الله باليسير من المعاش رضي الله منه باليسير من العمل .

امام جعفر صادق (ع) : هر كه به يك زندگي ساده از خدا راضي باشد خدا هم به عمل اندك او راضي شود .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 207

حدیث سی و ششم :

إن كان ما يكفيك يغنيك فأدني ما فيها يغنيك و إن كان ما يكفيك لا يغنيك فكل ما فيها لا يغنيك .

امام جعفر صادق (ع) : اگر اندازه كفايت ، بي نيازت كند ، كمترين چيز دنيا بي نيازت كند و اگر اندازه كفايت بي نيازت نكند ، هر چه در دنيا هست بي نيازت نكند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 209

حدیث سی و هفتم :

لا تستقل ما يتقرب به إلي الله عز و جل و لو شق تمرة .

امام جعفر صادق (ع) : چيزي كه مايه تقرب به خداي متعال است كوچك مشمار ، اگر چه پاره خرمايي باشد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 212

حدیث سی و هشتم :

اذا هممت بشي ء من الخير فلا تؤخره ، فان الله عز و جل ربما أطلع علي العبد و هو علي شيء من الطاعة فيقول : و عزتي و جلالي لا أعذبك بعدها أبدا و اذا هممت بسيئة فلا تعملها فانه ربما اطلع الله علي العبد و هو علي شيء من المعصية فيقول : و عزتي و جلالي لا أغفر لك بعدها أبدا .

امام جعفر صادق (ع) : وقتي اراده كار خيري نمودي تأخيرش مينداز زيرا خداي متعال گاهي بر بنده مشرف مي شود كه او مشغول طاعتي است ، پس مي فرمايد : به عزت و جلالم سوگند كه تو را پس از اين هرگز عذاب نكنم و چون اراده گناهي كردي انجام مده ، زيرا گاهي خدا بر بنده مشرف مي شود كه او معصيتي انجام دهد ، پس مي فرمايد : به عزت و جلالم كه تو را بعد از اين ديگر نخواهم آمرزيد .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 213

حدیث سی و نهم :

لو يعلم المؤمن ما له من الأجر في المصائب لتمني أنه قرض بالمقاريض .

امام جعفر صادق (ع) : اگر مؤمن پاداشي را كه براي مصيبتها دارد بداند ، آرزو مي كند كه او را با قيچي تكه تكه كنند .

اصول كافي ، ج 3 ، ص 354

حدیث چهلم :

سئل النبي (ص ) : ما كفارة الاغتياب قال : تستغفر الله لمن اغتبته كلما ذكرته .

امام جعفر صادق (ع) : از پيغمبر پرسيدند : كفاره غيبت چيست ؟ فرمود : براي آن كس كه غيبتش كردي هر زمان به يادش افتادي از خدا طلب آمرزش كني .

 




برچسب ها :